چکیده:
ما در حال حاضر در قرن بیست و یکم قرار گرفتهایم و دنیا مدام در حال تغییر و تحول است. در هر شهر و روستایی که قدم بگذارید میبینید که فراگیر ترین رسانه تلویزیون است. شما اعضای یک خانواده را پیدا نمیکنید که در طول روز حداقل یکی دو ساعت از اوقات فراغت خود را به دیدن برنامه های گوناگون علمی و خبری و ورزشی و اقتصادی و سرگرمی و . آن اختصاص ندهد بیشترین مخاطبان این رسانه سه گروه کودکان و سالخوردگان و خانم های خانه، هستند.
دیدن برنامه های گوناگون این رسانه همیشه مثبت و سودمند نیست بلکه در بعضی از اوقات کاملن مضر است و آسیب های مختلفی را به خانواده ها میرساند .یکی از مهمترین برنامه هایی که از تلویزیون پخش میشود دیدن فیلم ها و کارتون های خشن و حادثهای است که متاسفانه اثرات جبران ناپذیری را برنسل نوجوان و جوان جامعه میگذارد. وقتی در مقابل صحنه های سراسر پر از قتل و جنایت و خون ریزی روبرو میشوند. آیا فقط به دیدن این برنامه بسنده میکند و یا در جسم و روح و روان او هم اثر خواهد گذاشت. و این تاثیر در حد کوچک بالای فرد و در حد بزرگ جامعه را به طرف نابسامانی می برد.
جواب این است که متاسفانه بسیاری از فیلم های اکشن(۱) و خشن تلویزیون ضربات بسیار سختی را بر نسل نوجوان جامعه ما وارد میکند. یکی از علت های این ماجرا این است که نسل کودک و نوجوان ما قدرت فرق گذاشتن بین قوه عقل و خیال را ندارند.
ما باید در محیط خانواده بین اعضای آن پیوند عمیق و نزدیک عاطفی برقرار نمیایم . ما هر چه به هم در محیط خانواده نزدیک تر شویم و بیشتر به هم محبت کنیم دیگر کمتر برنامه های مخرب تلویزیون در ما اثر خواهد گذاشت زیرا در این شرایط خانواده در محیطی جذاب و پر نشاط در کنار هم دارند زندگی می کنند و در این موقعیت است که تلویزیون نمی تواند اعضای خانواده را از هم دور کند همچنین وضعیت و رابطه تلویزیون با ت و دین در کشور ما چگونه است .
مقدمه
باید خدمتتان عرض کنم که در دیگر کشور ها رسانه های ها مخصوصا تلویزیون تابع مقررات و ت های اعمالی از طرف دولتمردان آنها میباشد مثلا در کشور آمریکا رسانه ها طبق ت صهیونیست ها عمل می کنند و تمام برنامه های خود را با این گروه تنظیم می نمایند و در اهداف آنها تلاش می کنند.
در کشور ما تلویزیون تحت نظر وزارت اطلاعات و فرهنگ است، ولی هیچ نظارتی وجود ندارد و متاسفانه در بعضی از برنامه های و سریال ها و فیلم ها ما میبینیم که با مبانی اسلام عزیز مغایرت دارد و کاملا مخالف اعتقادات مذهبی وحتی ملی ما افغانستانی ها است.انسانان در شرایطی بسر میبریم که جهان در حال پیشرفت است و تغییرات و تحولات جدی و مهمی در عصر حاضر به وقوع پیوسته است. انسان هر روز با یک اختراع جدید روبرو میشود. یکی از مهمترین پیشرفت های علمی این دوران استفاده از رسانهی تلویزیون است این رسانه بعد از شروع به فعالیت توانست نظر تمام دنیا را به خود جلب کند. این رسانه با برنامه های جذاب و دیدنی خود خیلی زود در مردم همه کشور ها و شهرها و حتی روستا ها نفوذ کرد.
حالا شما به هر جایی از این کره زمین که بروید چه در آسیا و چه در اروپا و آفریقا با این جعبه جادوی موجه میشوید. در این رسانه شما با انواع برنامه های خبری و علمی و فرهنگی و ی و اقتصادی و ورزشی و. روبرو میشوید و هر کس با توجه به نوع سلیقهای که دارد میتواند وارد هر کدام از شبکه های آن شود و برنامه مورد علاقهی خود را ببیند و از آن لذت ببرد.
وضعیت دنیا به جایی رسیده است که تلویزیون به یکی از اصلی ترین برنامه های انسان در طول شبانه روز تبدیل شده است و شما هر خانوادهای را که مورد نظر قرار میدهید میبینید که در روز حداقل چند ساعت از اوقات فراغت خود را به دیدن برنامه های این رسانه اختصاص میدهد.
با مهر
محمد نذیر یوسفی
دانشجوی حقوق_دانشگاه خورشید
وضعیت رسانه ها در قدیم و اکنون :
ما امروز در جامعهای زندگی میکنیم که شرایط و امکانات و پیشرفت های علمی در آن اصلا قابل مقایسه با دوره های قبلی تاریخ نیست . انسان در سالیان قبل مثلا چند هزار سال پیش سبک و شرایط و امکانات زندگی در آن دوره بسیار ساده و در حد طبیعی بود یک فرد برای امرای معاش خود کشاورزی می کرد و یا به دامداری و پرورش حیوانات مشغول بود و همچنین برای برای ساخت خانه از سنگ و چوب و خاک بهره می برد. برای مسافرت از جایی به محل دیگر از امکانات ساده مثل حیوانات استفاده می کرد.
همچنین برای گرم کردن و روشنایی خود از آتش و چوب بهره میبرد . در این دوران کودکان برای بازی با استفاده از منابع طبیعی مثل بازی با سنگ و خاک و درختان و رودخانه ها و همچنین با رفتن به چراگاه ها با حیوانات خود را مشغول میکردند. انسان در جاهای مثل سرزمین های سرسبز و در کنار رود خانه ها به زندگی مشغول بود. ولی با گذشت زمان و پیشرفت علم کم کم سبک زندگی انسان و نیز نگاه او به عالم هستی تغییر کرد و زندگی انسان از شرایط ساده و طبیعی به زندگی ماشینی تغییر وضعیت داد. در این دوره جدید دیگر انسان حتی اگر بخواهد کشاورزی کند با استفاده از تکنولوژی و پیشرفت های علمی اقدام به این فعالیت میکند.
در نتیجه دیگر کمتر خبری از فعالیت های مستقیم بشر در جریان است و انسان با کمک گرفتن از ماشین به این امور میپردازد. یکی از پیشرفت های علمی در عصر حاضر وجود رسانهی تلویزیون است. این وسیله در دهه اخیر توسط دانشمندان تولید گردید. در ابتدا در کشورهای غربی شروع به فعالیت کرد و بعد از مدتی به سراسر کشورهای دنیا مثل کشور خودمان وارد گردید.
در شروع پیدایش این وسیله مردم تحت تاثیر شدید برنامه های آن قرار گرفتند و برای آنها بسیار جالب بود که انسان میتواند به وسیله استفاده از این جعبهی کوچک از اوضاع و احوال دیگر شهرها و کشورها آگاه شود و همچنین بتواند از برنامه های گوناگون علمی و ی و اقتصادی و ورزشی و. آن بهره ببرد .در دوره های قبل از آمدن این قاب جادو انسان بعد از اتمام کارهای روزمره اوقات فراغت خویش را صرف حضور در طبیعت و دیدن زیبایی هستی ولی با پیدایش تلویزیون تغیرات عمدهای در زندگی انسان پدیدار شد.
انسان به جای آنکه مثل قدیم برای اوقات اضافی خود به طبیعت پناه ببرد، فکر و ذهن خود را مشغول به این پدیده میسازد. ما در این مقاله(سیمینار) تصمیم داریم که درباره علت اصلی حضور تلویزیون در زندگی بشر و همچنین آسیب ها و مشکلات ناشی از پیدایش آن صحبت کنیم و به اموری بپردازیم که واقعا در جامعه امروز ما مورد غفلت واقع شده و ما از آن مطلع نیستیم.
مقایسهی زندگی حقیقی با مجازی :
انسان برای فهمیدن تفاوت های استفاده حقیقی و یا مجازی از امکانات و تجهیزات این دنیا چه کارهایی را میتواند انجام بدهد. آنچه ما یافتیم خدمتتان پیشنهاد میکنم : که با انجام بهتر میتوانید اختلاف زندگی در شرایط حقیقی و مجازی را درک کنید. اگر شما در یک مکتب مشغول به کار باشید می توانید چند نفر از دانشآموزان را به طور تصادفی انتخاب کنید و آنها را در دو شرایط متفاوت قرار دهید تا ببینید عکس العمل آنها در مقابل موقعیت های گوناگون چگونه است .
در حالت اول آنها را در یک محیط بسته قرار میدهیم یعنی صبح همه از خواب بیدار میشوند و بعد از خوردن مقدار کمی صبحانه به مکتب میآیند و به سر صنف می روند و بین صنفها برای زنگ تفریح از صنفها بیرون میشوند در این وقت اندک هم در حال آماده کردن درس بعدی هستند بعد از اتمام صنفها به خانه برمی گردند و مشغول خوردن نان و بعد استراحت میشوند بعد از بیدار شدن مشغول بازی با کامپیوتر و پلی استیشن(۲) میشوند و در ادامه سراغ فیلم های تلویزیون میروند، کم کم ساعت از زمان خواب رد شده است آنها بسیار خسته هستند یک نگاه کلی به درسهای فردا میکنند و بعد از صرف غذای شب میخورند و بعد می خوابند این برنامه را یک هفته ادامه میدهند .
در حالت دوم همان گروه اول را صبح که از خواب بیدار می شوند اول ورزش میکنند بعد هم سراغ یک صبحانه مفصل میروند و راهی مکتب و وارد صنفها میشوند در زنگ تفریح به وسط مکتب میآیند در این حالت یک عده میوه و یا خوراکی میخورند و یک عده ورزش میکنند یک عده در کنار درختان زیبا و حوض پر از ماهی مینشینند و به آن نگاه میکنند و بعضی اوقات به صورت خود آب میپاشند.
بعد از تمام شدن صنفها به خانه برمیگردند و نان چاشت را میل میکنند و مقداری استراحت میکنند . ساعت ۳ بعد از ظهر به طرف پارک یا جای سبزی میروند. وقتی به آنجا رسیدند شروع به گشت و گذار در آن میپردازند .یکی از درخت توت بالا رفته و در حال خوردن آن است دومی در حال ورزش کردن مثل فوتبال هستند سومی در حال پریدن در حوض پر از آب و شنا کردن و آب پاشیدن به رفیقهای خود است، دیگری در حال تفکر در شگفتی های عالم و عظمت وجود خداوند است. بعد از سه ساعت همهگی کنار هم در همان محیط پرطراوت و شاداب جمع می شوند و به مطالعه دروس خود میپردازند.
بعد از اتمام درس همهگی به خانه های خود بر میگردند و مشغول خوردن نان شب می شوند و سر ساعت میخوابند. ما این کار را هم یک هفته ادامه میدهیم .حالا به نظر شما در کدام یک از دو حالت دانش آموزان بهتر در دروس خود پیشرفت میکنند و همچنین از نظر جسمی و روحی شاداب تر و سالمتر هستند ؟ جواب آن خیلی واضح است شما از خود دانش آموزان بپرسید ببینید کدام حالت را انتخاب می کنند . خیلی روشن است که همه و یا اکثریت حالت دوم را انتخاب خواهند کرد. به نظر شما علت چیست؟
دلیل انتخاب دانش آموزان این است که بافت روحی و جسمی انسان را خداوند در زندگی حقیقی آن هم با طبیعت قرارداده است ولی ما به دنبال مجازی کردن آن هستیم. تولیدات بشر مثل کامپیوتر و تلویزیون به جای آن که انسان را شاداب و پرطراوت کنند تازه او را خسته و ضعیف میکنند. بعد از دیدن این دو رسانه انسان میرود بخوابد تا خستگی از تن او خارج شود.
با دقت در رفتارهای نوجوانان در می یابیم کسانی که به دنبال زندگی مجازی هستند مثل دیدن بیش از حد تلویزیون و استفاده مدام از کامپیوتر بر خلاف حضور در طبیعت و خو گرفتن با او دچار مشکلات گوناگون میشوند که ما چند نمونه از این موارد را ذکر می کنیم(۳) :
۱- افت تحصیلی ۲- کمتر مسوولیت پذیر هستند۳- بی حوصله و دل تنگ هستند۴- همیشه در حال نق زدن هستند ۵.- به کسی اعتماد نمی کنند و کمتر حقیقت را می گویند ۶-به جای حقیقی و واقعی معمولا تخیلاتی و خیالی فکر می کنند۷- از جنگ کردن و قهرمان شدن در میان همگروهیان خود افتخار میکند.
خوب حالا علت چیست و چکار باید کرد ؟
با دقت بر عملکرد نوجوانان در زندگی و همچنین رسانه تلویزیون متوجه نکته بسیار مهمی میشویم که مشکل اصلی دانشآموزان دیدن تجربه های مجازی و بدلی و فرعی در این عالم است. پس به جای آنکه به دنبال تجربه های واقعی و حقیقی در این طبیعت زیبا باشند این رسانهها مثل تلویزیون مدام تجربه مجازی و غیر حقیقی به آنها نشان میدهد که این برخلاف فطرت انسانان میباشد.
اگر محیط را برای فرزند خود طوری فراهم کردید که به طبیعت خو و انس گرفت و زندگی خود را درگیر آن کرد اصلن حاضر نیست برای پر کردن اوقات فراغت خود ساعت ها جلوی تلویزیون بنشیند و به آن نگاه کند مثلن اگر نوجوان شما به گل و گیاه انس گرفته باشد حاضر است ساعت ها وقت خود را در یک گلخانه کوچک و یا یک باغچه به پرورش گیاهان اختصاص دهد و جالب این است که اصلا از آن احساس خستگی نمی کند و در این حالت گذشت زمان برای او معنا و مفهومی ندارد .
یک وقت شما محاسبه میکنید میبینید او ده ساعت در یک گلخانه با عشق و علاقه مشغول کار با گیاهان بوده است اگر به او بگویید که چه زمانی گذشته است او اصلا باور نمیکند ولی برعکس اگر نوجوان شما چند ساعت جلوی تلویزیون نشست و مشغول دیدن فیلم و بازی و سریال های غیراخلاقی شد بعد از مدتی به شدت احساس خستگی روحی و روانی وجسمی میکند. و در این حالت او برای رفع این خستهگی دست به هر کاری غیر اخلاقی میزند. و شایدم در این شرایط او برای رفع خستگی یا برای شاور گرفتن به حمام میرود و یا میرود میخوابد .حالا با دقت در این دو اتفاق نتیجه میگیریم که تماشای تلویزیون نه تنها خستگی را از جسم وروح آدمی بیرون نمیکند بلکه تا انسان خسته میشود در این حین به یک فعالیت دیگر پناه میبرد ولی در حال بودن با طبیعت این طور نیست و انسان تازه روحیه میگیرد و شارژ میشود .
مثال دیگر آن است که که در یک دانشگاه دو صنف حقوق وجود دارد در یکی از اینها استاد برنامهی درس خود را پیرامون طریقه پیش بردن یک محکمه ساده از روی نمایش فلم برای دانشجویان توضیح میدهد ولی در صنف دوم استاد آنها را به یک محکمهی نمایشی میسازد که در آن جا قاضی، وکیلمدافع، سارنوال ها و مجرمین و افراد امنیتی و شاهدان و چهوچه هستند . استاد درباره روش حرفمیزند و توضیجات لازم را میدهد . دانشجویان در حال نگاه کردن به صورت حقیقی نه مجازی به این ماجرا هستند .حتی بعضی از دانشجویان دل شان میشود تا چپن را از جان قاضی کشیده و به جان خود نمایند. شما خودتان قضاوت کنید کدام یک از این دو گروه بهتر درس خود را یاد خواهند گرفت؟ آیا آنکه به صورت مجازی به محیط نگاه میکند و یا آن که به صورت حقیقی توجه میکند؟ بله جواب همین است نگاه حقیقی اصلن قابل مقایسه با روش مجازی نیست .ما از این مطالب نتیجه می گیریم که که سعی کنیم کمتر با تلویزیون و زیاد تر به زندهگی واقعی و هستی باشیم .
تاثیرات تلویزیون بر خانواده :
درباره تاثیرات مثبت و منفی تلویزیون بر خانواده مطالب مختلفی گفته شده و کارشناسان آن نظرات خود را ابراز کرده اند بنده نیز به حد توان به این موضوع می پردازم. وقتی که انسان مقابل تلویزیون مینشیند و تمام فکر و ذهن و حواس خود را مشغول آن میکند اینجا است که این رسانه هر چه را که صلاح بداند و برای آن برنامه ریزی کرده است بر افکار ما وارد میکند در نتیجه ما مجذوب اثرات فرهنگی و اجتماعی و ی و اقتصادی و تبلیغاتی آن میشویم یعنی آنکه ما در اصل در سر صنف این رسانه نشستهایم و او در حال درس دادن به ما است و جالب این است که ما خود را موظف به قبول تبلیغات آن میکنیم بدون آنکه درباره اثرات ناشی از آن تفکر کنیم.
تبلیغات این رسانه که بصورت فیلم سینمایی و کارتون و تبلیغات کالا و. پخش میشود خیلی اوقات برای خانواده سودمند نیست و حتی مضر هم هست. مثلا اگر در یک فیلم یک صاحب نانوایی را آدم بد اخلاق و زورگو و خشن نشان دهد و یا یک بچه را به صورت متناوب در حال بی احترامی به والدین خود به تصویر بکشد.
در این حالت کودکان باور میکنند که همه نانوایان دنیا بد اخلاق وخشن هستند و همچنین مجوز آن را پیدا میکند که به پدر و مادر خود بیادبی کند. علت چیست و ما چه جوابی داریم که بدهیم؟ با دقت به رفتارهای فرزندان خود متوجه می شویم که آنها زود خیلی زود باور هستند چون هنوز وارد جامعه نشده اند کمانگیزه و پاک هستند، در نتیجه هر چیزی را که در این رسانه می بینند سریع باور میکنند، اینجا است که وظیفه مهم پدر و مادرها در جامعه ما برجسته میشود.
آنها باید به کمک فرزندان خود بیایند و با زبان خوب و زیبا به بچه های خود نصیحت کنند که هر چه برنامه های تلویزیون نشان میدهند عین حقیقت نیست و کاری کنند که بچهها به مرور زمان قدرت تحلیل پیدا کنند، در نتیجه زود باوری در کودکان کمرنگ خواهد شد.
برای این کار باید مثال هایی برای فرزند خود بزنید به عنوان نمونه در مورد ماجرای آن نانوا به او بگویید مگر در محله خودمان دو نانوایی نداریم که هر دو آدم های محترم و با اخلاقی هستند و همچنین مگر برادر و خواهر و پسر عمهی تو به والدین خود احترام نمیگذارند، پس گول تبلیغات سوء و منفی تلویزیون را نخور و با دیدن یک مصداق نتیجه گیری کلی از آن نگیر و بدان که در همه جا انسان های خوب و بد حضور دارند و نمیتوان با دیدن یک ماجرا درباره یک گروه و یا یک صنف و شغل زود قضاوت کرد.
از دیگر برنامه های پر طرفدار تلویزیون تبلیغات این رسانه است، با دقت در این برنامه ها متوجه میشویم که در تبلیغ کالاها کمتر به کیفیت آن پرداخته میشود و بیشتر سعی در زیبا جلوه دادن و پر رنگ کردن آن را دارند، در این وضعیت است که اعضای خانواده ها مخصوصا خانم ها و بچه ها برای خرید یک کالا بیشتر متوجه آن محصولی هستند که بر روی آن تبلیغ بیشتری انجام شده است و همچنین به دنبال کالای هستند که مد روز باشد، در این شرایط یک اتفاق خاصی می افتد و آن اتفاق این است که هزینه های زندگی به صورت سرسام آوری بالا و بالاتر میرود. اینجا است که مشکلات شروع میشود یا انسان باید کمتر تبلیغات تلویزیون را نگاه کند و یا باید بتواند اعضای خانواده خود را قانع کند تا شرایط و هزینه های زندگی را درک کنند.
برنامه های تند و خشن در تلویزیون:
دیدن برنامه های مختلف شبکههای تلویزیون بسیاری از اوقات فراغت فرزندان ما را اعم از دختر و پسر را پرکرده است. در ایام تحصیل متوسط بچه ها در روز سه ساعت را تلویزیون میبینند ولی ایام تعطیل مثل تابستان و جمعه ها و ایام عید به شش تا هفت ساعت میرسد، همچنین اگر در جامعه تحقیق گردد اکثریت مخاطبان تلویزیون را کودکان و سالمندان و خانم های خانهدار تشکیل میدهند یعنی اینکه آنها بیشترین وقت خود را برای مشاهده برنامه های این رسانه اختصاص میدهند، در بین گروه ها و سنین مختلف افراد جامعه تاثیر پذیرترین افراد کودکان هستند.(۴)
در این بین کارتون ها و فیلم هایی که از شبکه های مختلف پخش میشود از موضوعات مختلف عاطفی، جنگی، خشن، و کارتون های حیوانات برخوردار است، درنتیجه بعضی از این برنامه ها و کارتون هایی که از شبکه های مختلف تلویزیون پخش می شود دارای صحنه های خشن و زد خورد و درگیری وقتل و جنایت است. در چنین وضعیتی کودکان ما در مقابل این رسانه قرار میگیرند در نتیجه ضررهای مختلفی در اثر دیدن این برنامه ها عاید فرزندان ما میگردد.
حتی بعضی از کارتون هایی که شما فکر میکنید خشونتزا نیستند و ترویج آن را نمیکند و یک کارتون ساده و پر هیجان است در اصل تولید خشونت میکند. در این وضعیت در روحیه بچه ها به طور ناخود آگاه اثر میکند مثل کارتون تام و جری که این دو به دنبال پیروزی بر هم میباشند و با هر وسیلهای در حال انتقام گرفتن از رقیب خود هستند. در سالیان اخیر متاسفانه برنامه های اکشن و تند فقط مخصوص برنامه های کودکان نیست بلکه فیلم ها و سریال ها و مجموعه های تلویزیونی هم پر هستند از صحنه های خشن و تند که در ایام های مختلف مثل جمعه ها و ایام عید و تابستان بسیاری از اوقات جامعه را به خود جلب می کند.
در این ایام که روزهای رخصتی و خوشی و عید است معمولن از شبکه های مختلف فیلم های خشونت بار و حادثهای پخش میشود، در حالی که بنا بر رسالت تلویزیون باید برنامه ها و فیلمها اوقات خوش و زیبایی را برای بینندگان خود فراهم آورند ولی این اتفاق صورت نمیگیرد در نتیجه خانوادهها مخصوصا نوجوان ها مورد هجوم این فیلم ها قرار می گیرند و زیان های بسیاری متوجه آنها میگردد.
معمولن وقتی یک خانواده پای دیدن یک فیلم خشن مینشینند این طور نیست که پدر و مادر و بزرگترها از کودکان بخواهند که بلند شوند و به بازی بپردازند و آن فیلم را نبینند، در نتیجه این اثرات به آنها هم میرسد . ضررهای برنامه های تند و خشن شبکه های تلویزیونی کمتر به طیف بزرگسال خانواده آسیب میرساند البته ما منکر خطرات ناشی از آن برای این قشر نیستیم اما بیشترین خطرات و آسیب ها به طیف کودکان و نوجوانان اصابت میکند. افراد بزرگ خانواده به دلیل اینکه میتوانند بین واقعیت ها و خیال پردازی ها تفاوت برقرار کنند کمتر دچار این ضررهای این فیلم ها میشوند ولی کودکان اصلا قادر به تفکیک بین این دو قوه عقل و خیال نیستند و چون بسیار احسساتی هستند به شدت تحت تاثیر صحنه های تند و خشن آن قرار میگیرند.
متاسفانه سلامت روحی و روانی فرزندان ما در کشور عزیزمان و همچنین در کشورهای مختلف جهان تحت تاثیر منفعت های سرشار اقتصادی شرکت های فیلم و سریال در حال قربانی و ذبح شدن است زیرا این شرکت ها به شدت سود سر سام آوری از فروش فیلم ها و کارتون های خود بدست میآورندکه مهمترین شرکت های فیلم سازی در هالیوود آمریکا قرار دارند و سرمایه داران اصلی آنها صهیونیست ها هستند که به دنبال ترویج تفکر انحرافی خود در دنیا میباشند.
فرزندان کوچک ما طریقه زندگی کردن و برخورد با محیط و واکنش به رویداد های جدید را از خانواده و محیط اطراف خود میآموزند که یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار و حیاتی تلویزیون است. البته یک نکته مهم را باید خدمتتان عرض کنم که کودکانی که در محیط های پر تنش و نا آرام و پر از دعواهای خانوادگی زندگی میکنند و به پای دیدن برنامه های اکشن و خشن. تلویزیون مینشینند بسیار بیشتر تحت تاثیر اثرات منفی آن قرار می گیرند تا کودکانی که در محیط های آرام زندگی میکنند. البته ما نمی خواهیم که بگوییم اصلا تحت تاثیر قرار نمی گیرند بلکه اثر پذیری آنها کمتر است. کودکان با نگاه کردن به اعمال و رفتار والدین و برادر و خواهر و اطرافیان و معلم و دوست خود مهارت چگونه زندگی کردن را یاد می گیرند.
تلویزیون هم مثل مواردی که ذکر شد عمل میکند و بچه ها به شدت تحت تاثیر برنامه های گوناگون مخصوصا خشن آن قرار میگیرند، در نتیجه رفتارهای تند و خشن و پرخاشگرانه از خود بروز میدهند. برنامه های تلویزیون هدف آن این است که بچه ها را سرگرم کنند و به آنها آموزش های گوناگون مفیدی بدهد ولی کمتر این اتفاق پیش میآید، در نتیجه موجب بد آموزی در بچه ها میشود . شما اگر ده نفر از بچه های پسر یک مکتب را در یک اتاق جمع کنید و به آنها بگویید طبق اختیار و دلخواه خود یک نقاشی بکشند بعد از مدتی میبینید که اکثر آنها نقاشی خشونت بار کشیده اند.
یک نکته مهم در اینجا این است که کودکان ما نقاشی خود را طبق برنامه ها و کارتون های مورد علاقه خود میکشند. و وقتی که بزرگ شدند تفکرات آنها از روی نقاشی به صحنه جامعه میآید و بروز میکند. اگر یک فرزند در کودکی نقاشی هایش در مورد قتل، خونریزی، جنایت باشد در بزرگسالی شخصیت او به همین منوال بروز خواهد کرد و اقدام به جنایت، قتل خواهد کرد. به هر حال اثر گذاری برنامه های خشونت و خطرناک تلویزیون برای فرزندان ما امری اجتناب ناپذیر است
در بعضی از بچه ها بلافاصله بعد از دیدن کارتون و یا فیلم بروز میکند و آنها مبادرت به کارهای خشن میکنند ولی در برخی گرایش به رفتارهای پرخطر و قانون گریز در سنین بزرگ سالی بروز خواهد کرد . کودکان از سن دو سالگی تقلید از رفتارهای خشن را آغاز میکنند و وقتی سن آنها به هشت سالگی رسید این تقلید پر رنگ تر و برجسته تر خواهد شد زیرا کودک در این سن قدرت تمایز بین عقل و وهم را ندارد و نمیتواند بین صحنه های خیالی و واقعی تفاوت بگذارد. در حین این برنامه های خشن فرزند ها جهان را مملو از ۱-وحشت و ترس ۲-جنایت ۳-ناامنی ۴- بی وفایی ، میبیند.
در نتیجه همین فیلم ها به او راه کار برون رفت از این دشواریها را به او یاد میدهند و آن توسل به رفتارهای پرخطر و خشونت آمیز است، لذا اعتقادات در فرزندان جامعه کمرنگ میشود و نشان دادن رفتارهای پرخطر شیوه قابل قبولی برای مقابله با این مشکلات برای او میشود . در این حین وقتی با کسی روبرو می شود آماده مقابله با خشونت احتمالی مثل آنچه که در فیلم ها دیده است میشود.
حالا باید از مسولین پرسید که چرا باید کارتون ها و فیلم های هالیوودی و فلم های غیر اخلاقی از شبکه های داخلی پخش شود، مگر ما جمهوری اسلامی افغانستان نیستیم. و با برنامه های غرب مخالف نیستیم، مگر در عرصه فرهنگی خلاف این نظر است که هجوم وحشیانه این فیلم ها نوجوانان ما را هدف قرار داده است. چرا نظارت ضعیف بر پخش این کارتون ها و فیلم ها از طرف مسوولین صورت می گیرد.
می گویند یکی از علت های پخش این برنامه ها این است که این فیلم ها و کارتون ها جذابیت بیشتری برای نسل نوجوان ما دارند و این نسل این چنین برنامه های را دوست دارد. حالا چه کار باید کرد؟ راهکار این است که خود برنامه سازان داخلی مبادرت به تولید کارتون ها و فیلم های جذاب و نه پیش و پا افتاده کنند که قدرت رقابت با همنوع خارجی خود را داشته باشد(۵).
ضررها و معایب برنامه های تلویزیون:
۱-یکی از مهمترین آفت های برنامه های این رسانه اعتیاد و عادت کردن به اوست. اگر چند روز برق نباشد و یا تلویزیون ما خراب شود ما با توجه به عادت کردن به این وسیله دچار مشکل خواهیم شد. همچنین از آسیب های عادت کردن به تلویزیون کم رنگ شدن عنصر خلاقیت در انسانها میباشد، در نتیجه انسان هر چه بیشتر معتاد به برنامه های تلویزیون گردد از یک طرف خلاقیت در او کمرنگ و از طرف دیگر کنار گذاشتن آن مشکل تر خواهد شد.
یعنی اگر شما هر روز یک ساعت و خانم شما جهار ساعت تلویزیون میبینند قطعا آن که کمتر مشاهده میکند راحت تر می تواند آن را کنار بگذارد. روانشناسان میگویند بچه های مکتبی در روز یک ساعت و بچه های دانشگاهی دو ساعت آمادهی دریافت اطلاعات مفید را دارند، حالا اگر این ساعتها در اختیار این رسانه قرار بگیرد زمانی برای گرفتن اطلاعات مفید باقی نمیماند .
۲-یکی دیگر از از ضررهای تلویزیون این است که انسان را زیاده طلب بار میآورد. به علت آنکه برنامه ها و فیلم های این رسانه حالت انفعالی دارند در نتیجه انسان وقتی یک سریال را دید دلش میخواهد برنامه های بیشتری را ببیند و سیراب نخواهد شد
۳-یکی دیگر از آسیب های برنامه های تلویزیون عدم حرکت ذهن است یعنی اینکه در اثر تاثیراتی که این برنامه ها برسلول های مغز انسان میگذارد و حواس انسان را دچار پریشانی میکند انسان دچار غش و تشنج و حتی صرع میگردد . البته در افرادی که استعداد گرفتن این بیماری را بیشتر داشته باشند با دیدن تلویزیون بیشتر دچار این مریضی ها میشوند.
۴-از دیگر آسیب های برنامه های تلویزیون عدم رشد عاطفی انسان است چون ارتباط کلامی بین فیلم و بیننده برقرار نیست و ارتباط یک طرفه است ، در نتیجه انسان دچار خلاء عاطفی میگردد.
۵-یکی دیگر از این ضررها تخریب شخصیت است یعنی برخی از فیلم ها واقعیت آنچه در جامعه میگذرد را در فیلم نشان نمی دهند. یعنی فیلنامه هایی را انتخاب می کنند که یا در مورد آدم های خیلی خوب است و یا خیلی بد، یا در مورد آدم های خیلی پولدار است و یا خیلی فقیر. در اصل یعنی کارگردان ها صفر و یکی فکر میکنند در نتیجه باز خورد این فیلم ها این میشود که جامعه دچار نوعی دوگانگی و تخریب شخصیت میگردد.
۶-یکی دیگر از این موارد این است که انسان دچار بد آموزی رفتاری میشود. بیشترین کسانی که در شبانه روز بسیاری از اوقات خود را صرف برنامهای تلویزیون میکنند دچار اضطراب و سوء ظن و هیجان و عدم اعتماد و بد اخلاقی به دیگر افراد جامعه میگردند. حالا به نظر شما علت چیست؟ جواب آن خیلی واضح است زیرا فیلم های ما پر شده است از موضوعاتی مثل درگیری ها، اختلافات خانوادگی، خیانت، دوستدختر داشتن، طلاق، گرفتن زن دوم و .
۷-یکی دیگر این موارد ترویج مباح بودن رابطه دختر و پسر است. شما کمتر فیلمی را میبینید که این موضوع در آن مطرح نشده باشد. یکی از علت های اینکه فیلنامه نویسها این مسائل را در فیلم خود وارد میکنند این است که میگویند در کشور ما متوسط سن مردم جوان است در نتیجه آوردن این جور مسائل و ترویج آن مد روز است و همچنین موجب میشود فیلم فروش بالایی بکند، یعنی پشت پرده این قضایا منافع مالی خوابیده است.
با این اوضاع و احوال جامعه جوان ما به طرف بیبند و باری اخلاقی سوق داده میشود و متاسفانه کار به جایی رسیده است که قبح رابطه داشتن دوست دختر و دوست پسر در جامعه ما ریخته شده است و متاسفانه نداشتن این رابطه در مکان های علمی مثل دانشگاه های ما یک نوع عقب افتادگی و تحجر لحاظ میگردد که این اتفاقات کاملا برخلاف دستورات صریح دین مبین اسلام است.
شما وقتی به سمت گیشه سینماها نزدیک میشوید میبینید که اکثر فیلم های پرفروش به غیر از موارد اندک را فیلم های دختری، پسری تشکیل میدهند. حتا این برنامه ها و سناریو های خارجی از زمان پیدایش سینما در افغانستان هم عملی شده است. فلم های بیگانه، مرد ها ره قول است، حماسهی عشق، را میتوان به عنوان نمونه نام برد.
۸-یکی دیگر از این موارد بد دهانی و بد لحنی در گفتار است. متاسفانه ما در بسیاری از این فیلم ها این مورد را میبینیم که مدام در حال توهین به یکدیگر هستند. حالا بفرمایید با توجه به اینکه یکی از الگوهای نسل نوجوان ما برنامه های این رسانه است آیا این آسیب ها در رفتار و گفتار فرزندان کشور ما اثر نخواهد کرد؟
۹-از دیگر موارد ضررهای فیلم های این رسانه روزمرگی، پوچی، بی هدفی در زندگی است که با عرض تاسف در بعضی از فیلم ها قابل مشاهده است .
۱۰-یکی دیگر این موارد ترویج فرهنگ اسرافیگری و اشرافیگری میباشد. در بسیاری از پیام های بازرگانی تلویزیون شما پشت سر هم تبلیغ فرهنگ مصرف گرایی و اسراف گرایی میشود و از طرف دیگر در بسیاری از فیلم ها بریز و بپاش های آنچنانی به تصویر کشیده میشود که موجب ترویج فرهنگ اشرافیگری را در جامعه فراهم میکند.
۱۱-یکی از موارد دیگر بر اصل سرگرمی های بی مورد و برگزاری مسابقات پوچ و بی هدف برای گرفتن یک جایزه اندک است مثل ستارهافغان. یک سوال بنده اینجا مطرح میکنم آیا انسان برای سرگرمی و بازی آفریده شده است؟ مگر انسان چند سال عمر میکند که اینقدر از روزهای خود را صرف برنامه های سرگرمی و بازی کند.
۱۲-از دیگر موارد این است که انسان دچار مشکلات جسمی مثل خستگی زیاد ،کوتاه شدن زمان خواب، ضعیف شدن جسم انسان میگردد.
۱۳- تبلیغ الگوهای نامناسب از دیگر آسیب های تلویزیون میباشد متاسفانه در رسانه های ما به دو قشر سینمایی اعم از فیلم ساز، بازیگر، خواننده و عوامل آن و قشر فوتبالیست اطلاق واژه هنرمند میشود و به آنها بیشتر از اقشار و شغل ها اهمیت داده میشود و آنها را به عنوان الگو های جامعه معرفی میگردد. حالا یک سوال من از شما دارم، آیا دیگر اقشار و شغل های جامعه مثلا مهندس، پزشک، ، استاد دانشگاه، و حتی نخبه های عملی کشور را نباید جزء هنرمندان واقعی جامعه بهحساب آورد؟
اگر شما در یک مکتب نظر سنجی کنید که شما به چه شغلی برای آینده خود علاقه دارید میگویند بازیگر و خواننده و فوتبالیست! این یکی از بزرگترین معضلات تلویزیون است .
۱۴- از دیگر این موارد مشکلات روحی وروانی است که با دیدن برخی برنامه ها بوجود می آید . بچه ها همزمان با دیدن فیلم می خواهند غذا بخورند و یا درس بخوانند . که به عنوان نمونه مشکل در گوارش انسان پیدا می کند. (۶)
سوال :
یکی از سوالاتی که به ذهن انسان می رسد این است که اصلا چرا ما اینقدر به این رسانه نگاه میکنیم و در زندگی ما نقش او حیاتی شده است؟ برای جواب خدمتتان میگویم که در قدیم انسان در طول شبانه روز مدام در حال فعالیت بود و معمولا وقت اضافی برایش پیش نمیآمد ولی در قرن جدید با توجه به ماشینی شدن زندگی انسانها وقت اضافه پیدا کردند در نتیجه تمداران غربی به فکر پر کردن اوقات فراغت انسانها افتادند پس یکی از کشفیات آنها اختراع تلویزیون بود که این وسیله سعی در پر کردن اوقات اضافی مردم دنیا میکرد.
البته به نظر بنده یکی از اهداف آنها از راه اندازی تلویزیون این است که انسان کمتر به فکر خداوند متعال بیفتد و درباره هدف از زندگی و جهان آخرت هم نیندیشد. زیرا وقتی آدم وقت اضافی پیدا نکرد، دیگر به فکر مسایل گفته شده نمی افتد حالا اگر شما درباره علت دیدن برنامه های تلویزیون از مردم سوال کنید به شما جوابهای گوناگونی خواهند داد : (۷)
۱-می گویند علت دیدن این است که ما به برنامه های آن عادت کردهایم
۲- جواب میدهند که ما میخواهیم مشکلات و سختی های زندگی را فراموش کنیم در نتیجه پای برنامه های آن مینشینیم .
۳- اطلاع پیدا کردن از آخرین اخبار و وقایع روز دنیا یکی از این موارد است .
۴-جمع شدن دور هم خانواده و رفقا از دیگر این موارد است .
۵- از دیگر موارد دیدن برنامه های تفریحی و سرگرمی و بازی است .
۶- افراد مسن جامعه برای پیدا کردن یک یار و مونس به سراغ این رسانه میروند .
۷- کودکان میخواهند از دنیای واقعی عبور کنند و وارد دنیای خیالی شوند .
رابطه تلویزیون با ت و دین :
با توجه به فراگیر بودن تلویزیون در تمام کشورها و ویژگیهای بی بدیل آن و همچنین جذابیت های برنامه های آن در هر کشوری از این کره زمین هر دولتی به دنبال آن است که چارچوب حرکت و برنامه های رسانه خود را طبق ت های اعمالی خود تنظیم کند. اما در کشور ما چنین چیزی وجود ندارد و ت مداران دنبال قدرت و رسیدن به مقام بلندتری هیتند. به عنوان مثال کشور همسایهی ما ایران در قبل از انقلاب نگاه حاکمان به این رسانه نگاه ابزاری و ضد فرهنگی و غیر اخلاقی بود. در نتیجه افرادی که میانه خوبی با مذهب نداشتند در آن فعالیت میکردند، پس در این شرایط فیلم های غیر فرهنگی و فاسد در آن ساخته می شد. (۸)ولی با وقوع انقلاب اسلامی این رویه تغییر کرد و آدمهای مذهبی و فرهنگی آرام آرام وارد این رسانه شدند. ولی متاسفانه ما از پتانسل انقلاب اسلامی درست استفاده نکردیم و طوری شد که در همین رسانه فیلمهای غیر مفید و غیر مذهبی به نمایش در آمد. ای در این باره میگوید: (۹) باید تلویزیون به جایی برسد که تمام برنامه های آن با بهترین کیفیت در جهت ترویج و نفوذ دین اسلام و همه فرعیات و اصلیات آن از اخلاق و عمل باشد.
آیا رسانه شان این ویژگی های را که حضرت آقا گفتند را داراست! پرفسور مولانا درباره رابطه دین و رسانه میگوید تلویزیون باید بر مبنای توحید و تقوا و امر به معروف و نهی از منکر و جامعه شناسی اسلامی بنا شده باشد و در همه موارد از قوانین اسلام پیروی کند(۱۰).
متاسفانه در برنامه های تلویزیون تفکر دینی کمرنگ شده است یعنی ما حضور عنصر دین را کمتر و یا هیچ در آن مشاهده میکنیم. البته خدمتتان بگویم که پر رنگی به این معنا نیست که ما مثلا هر روز در هر شبکه چند سخنرانی مذهبی با دعوت از ون داشته باشیم بلکه باید تمام برنامه هایی که در ۲۴ ساعت از این رسانه پخش میشود چه به صورت فیلم، کارتون، سریال، مسابقه ها، میزگردها، سخنرانی ها، کلیپ ها، سرگرمی ها وبه شکلی زیبا و منطقی با جذابیت های عالی نه بصورت شعاری و ظاهرسازی در جهت تبلیغ دین مترقی اسلام ناب باشد.
مشکلات موجود در برنامه های تلویزیون در موضوع دین:
در زمان نبشتن این مقاله دوست دارم این موضوع را یاد آورشوم. چرا که اینجا به نام جمهوری اسلامی افغانستان است:
۱.در بسیاری از فیلم های به نمایش در آمده از تلویزیون مضامین اصل هدف کارگردان بیشتر نشان دادن جنبه معنوی و دینی آن بوده است. به عنوان نمونه در یک فیلم هدف از آن نشان دادن جامعهی پر از فساد افغانستان است ولی این موضوع اصلی به حاشیه میرود و رابطه ارتباط دختر و پسر جایگزین آن میشود. (فلم همت افغان)
۲-در بعضی از فیلم های این رسانه که موضوع دینی دارد میبینیم که فیلم اصلا جذابیت هنری ندارد و بسیار ضعیف ساخته شده است . مثلا فیلنامه آن ضعیف نوشته شده و یا قوی کارگردانی نشده و یا از بازیگران غیر حرفهای استفاده شده است .
۳-استفاده از بازیگران و افراد بد سابقه در نقش های مثبت فیلم ها و یا استفاده از مجری های مسئله دار برای اجرای برنامه های مذهبی از این موارد است، که موجب ریخته شدن قبح گناه در جامعه میگردد و تازه مردم هم حرفهای دینی که آنها میگویند را باور نمیکنند، در نتیجه مخاطبین دچار نوعی بیاعتمادی و دو گانگی میگردند. البته همین آقایان به ما جواب میدهند که اصلا در سینما باید این طور باشد که هر بازیگر نقش های متفاوتی را بازی کند و این نشانه توانمندی یک بازیگر است. ما به آنها می گوئیم که وقتی یک بازیگر مسئله دار نقش یک بدماش با عیاش را در یک فیلم بازی میکند افکار عمومی او را در این نقش باور میکنند ولی اگر در یک فیلم دیگر مثلا نقش ملای مسجد را بازی کند مردم او را باور نمی کنند و بازی او هم اثر مثبت ندارد.
ای میگوید: با توجه به هدف های نظام جمهوری اسلامی افرادی که در عرصه رسانه فعال هستند باید موجب نهادینه کردن اسلام ناب در زندگی مخاطبان شوند. ایشان ضمن معرفی کردن نفوذ اسلام در زندگی مخاطبان به عنوان هدف تلویزیون، می گوید: از اول صبح تا آخر شب که پیچ رادیو و تلویزیون را باز می کنیم و تک تک برنامه ها و حتی آرم و موزیک و متن فیلم و برنامه های کارتونی و همچنین چهره گویندگان و مجریانی که دیده می شوند و حتی لحن گویندگانی که صدایشان شنیده میشود باید منجر شود که اسلام در زندگی مخاطبان رسوخ پیدا کند(۱۴). اما از نظر من نه در ایران و در افغانستان که به عنوان جمهوری اسلامی در میان کشور های جهان مشهور هستند چنین چیزی وجود ندارد.
۴-در بیشترین فیلم های پخش شده از تلویزیون افراد مذهبی و دین دار را از نظر اقتصادی درجه سوم و ضعیف نشان میدهد. در نتیجه این حس نزد مخاطب پیش میآید که همه دینداران جامعه انسانهای فقیر هستند، و این تلقی حاصل میشود که انگار بین دین و ثروت در جامعه رابطه عکس برقرار است یعنی آدم های دیندار ثروتمند نیستند و آدم های ثروتمند دیندار نیستند! (۱۵)
۵-یکی دیگر از مشکلات فیلم های تلویزیون این است که آدم های مذهبی در آن افراد تند مزاج و بداخلاق و خشک و فاقد جذابیت معرفی میگردند که کاملا برخلاف واقعیت های جامعه است. شاید آن کارگردان در محله و محل کار خود با یک آدم به ظاهر دینی که بداخلاق است برخورد کرده باشد ولی نباید قیاس کرد و همه دینداران را این طوری معرفی کرد
۶- بعضی برنامه هایی که از این رسانه پخش می شود برنامه های خارجی هستند که همراه با شادی و جذابیت است این احساس به انسان دست میدهد که انگار زندگی مادی و غربی ایجاد این روحیه شاد را میکند و در جامعه و دین ما خبری از این مطلب نیست. این سوال پیش میآید که آیا ما در کشورمان توانایی تولید برنامه های جذاب و دیدنی را داریم یا نه؟ لازم است که مسوولان وزارت اطلاعات و فرهنگ ما به دنبال جذاب کردن برنامه های دینی در این رسانه باشند تا مردم به طرف فیلم های خارجی نروند و نگویند که دین با شادی و خوشی ناسازگار است.
۸-متاسفانه در بعضی از فیلم های دینی نگاه به دین ابزاری است یعنی دین وسیله ای برای برآورده شدن حاجات انسانها است . پس اگر این طوری باشد وقتی مردم ما حاجت و نیاز نداشته باشند کاری با دین ندارند!
۹-در بعضی از فیلم های دینی طوری به تصویر کشیده میشود که دنیا محل مکافات عمل است و هر کس تمام کارهایی (مثبت یا منفی) را که انجام داده در همین دنیا مجازات و یا ثواب به او داده خواهد شد. حالا اگر این حرفها درست باشد عدهای از مومنین که به آنها ثواب داده نشده مایوس و بعضی از زورگویان که به آنها عقاب در این دنیا داده نشده مغرور می گردند. که این نگاه کلی اشتباه است چون فلسفه معاد از بین خواهد رفت .
۱۰-در بعضی از فیلمهای خارجی که از تلویزیون پخش شده، در اصل در جهت تبلیغ فرقه های منحرف و اشاعه شبهه در جامعه بوده است .مثل سریال افسانه جومونگ که به دنبال تبلیغ دین انحرافی بودایی است.
۱۱-در بعضی از فیلم های خارجی پخش شده از تلویزیون انسانهای غربی را آدم های با فکر و با اخلاق و منطقی و همچنین زندگی های آنها را با نشاط و با آرامش نشان میدهد ولی متاسفانه در فیلم های داخلی در بیشتر اوقات موضوعات مطرح شده، جدایی و درگیری وخیانت و طلاق است، که واقعا برخلاف آن است که در جامعه ما میگذرد. جالب این است که این قبیل فیلم ها خیلی زود به جشنواره های معتبر خارجی راه پیدا میکنند و حتی جایزه بهترین فیلم را هم به خود اختصاص می دهند مثل فیلم آرمان شهر یا اتوپیا که در سال پار توسط کارگزدانی ملالی زکریا زن افغان ساخته شده بود کاندید جایزی اسکار ۲۰۱۵ شد.
۱۲-متاسفانه در بعضی از فیلم ها نوعی اعتقاد به زندگی بدون خدا را در ذهن بیننده تبلیغ میکنند در نتیجه بیننده خود را به سمت تفکر ضد دینی میکشانند .
از نمونه های این برنامه ها می توان به فیلمهای خیالی که برای کودکان به تصویر کشیده میشود نگاه کرد که در آن از انسان به عنوان تنها فرمانده عالم یاد میشود که او تنها با کمک گرفتن از قوه عقل و توانایهای خود هر کاری را که اراده کند در عالم هستی انجام می دهد. لوگراسمن(۱۶) از متفکرین غربی در مورد هری پاتر که از جمله فیلم های خیالی است، میگوید اگر میخوهید بدانید در هری پاتر چه کسی میمیرد ، پاسخ آن آسان است و آن وجود خدا است! (۱۷)
در بعضی از فیلم های سینمایی میبینیم که بنا است روی زمین یک اتفاق وحشتناک مثل زله، طوفان پدیدار گردد . نکته مهم در این فیلم ها این است که نبرد بین انسان است و طبیعت و خبری از وجود خدا نیست و یا در فیلم های مستند مشاهده می کنیم که موجودات عالم خود به خود و به طور تصادف بوجود آمده اند و خداوند متعال در خلقت آن نقشی نداشته است!
نتیجه :
ما در این مقاله در مورد آسیب های مختلف رسانه تلویزیون صحبت کردیم. مطلبی را می خواهم خدمتتان عرض کنم که با توجه به همه این معایب باز هم رسانه ما دارای پتانسیل خوبی برای تولید آثار فاخر فرهنگی، ملی، اسلامی می باشد. آثار با ارزشی در این پانزده سال توسط این رسانه ساخته شده است ولی ما تا رسیدن به سقف معیارهای اسلام ناب فاصله زیادی داریم و وقتی می توانیم به این آرزو نائل شویم که تمام ملاک های دین مبین در این رسانه عملی شود و همچنین رسانه ما به قدرتمند ترین رسانه دنیا مبدل گردد.
یکی از مشکلات مبنایی که در رسانه های داخلی خود داریم این است که ما به علت نداشتن یک چارچوب فکری و یا یک الگوی ایدهآل و یا استفاده نکردن از الگوی ایده آل بیشتر به سمت الگوهای غربی و هالیوودی حرکت کرده ایم، در نتیجه از فرهنگ غنی، اسلامی خود فاصله گرفتهایم و به فرهنگ بی ریشه آمریکایی و غربی نزدیک شده ایم . لذا در پایان با توجه به این آسیب ها و خطرها راهکارهایی را خدمتتان عرض میکنم.
۱- برای آنکه کمتر آسیب های تلویزیون به ما اصابت کند باید بین اعضای خانواده پیوند عمیق عاطفی برقرار شود. طوری افراد خانواده به هم نزدیک شوند که فرزندان، پدر و مادر خود را باور کنند.(۱۸)
۲-کاری کنیم که تل
های ,ها ,تلویزیون ,برنامه ,فیلم ,یک ,برنامه های ,است که ,در این ,این رسانه ,ها و ,تصویر کشیده میشود ,سایت ای وبگاه ,جمهوری اسلامی افغانستان ,کردن اوقات فراغت
درباره این سایت