محل تبلیغات شما



شانزده‌سال پیش وقتی چهارمین سالروز تولدم را جشن گرفتند؛ پدرم توسط کمره‌ای که در سال 1374 (یک‌صدوبیست لک افغانی*) خریداری کرده بود، از جشن تولدم عکاسی کرد.
بعد از مراسم . در مورد عکس‌های برداشته شده جویا شدم؛ پدرم گفت: داخل فیلم کمره است، هر وقت فرصت شد برایت چاپش می‌کنم». چند روز بعد عکس‌ها را چاپ کردند و من از دیدن عکس‌ها خیلی خوشحال بودم؛ اما ذهنم پی یافتن ماجرای درون کمره بود که چطور ممکن است انسان وارد کمره شود؟!
این واکاوی کودکانه، من را واداشت تا کمره را بشکنانم .! پرزه‌جات کمره جزء بطری، فیلم، شیشه‌کگ، و قوطی‌کگ سیاه . چیز دیگری نبود. والدینم تنخواه معلمی خود را صرف خرید کمره کرده بودند، با آن‌هم این رفتار احمقانۀ من با کمره را تحمل کردند.
حالا پس از فراگیری حرفۀ خبرنگاری، مصروفیت بیشترم عکاسی و فلم‌برداری است. اما نگران ورود آدم‌ها به داخل کمره نیستم؛ همواره می‌اندیشم که چگونه می‌توان فلم زنده‌گی را دقیق ثبت کرد؟ و سوال همیشه‌گی‌ام این خواهد بود که ماجراهای اصلی زنده‌گی را باید چگونه تمثیل کرد و ضبط کرد که قابل دیدن باشد، نقش من در پیوند با خانواده، دوستان، وطنم و در نهایت برای خدایم چگونه است؟
پرسش‌هاییست که من را هیجانی می‌سازد. این را نوشتم تا از نقش‌آفرینی خویش در امور زنده‌گی نزد خدای حاضر و ناظر غافل نمانیم. :)
*. یک هزار افغانی، سال 1374 به ارزش 1 افغانی پول‌های جدید است.محمد نذیر یوسف


وضع ن در افغانستان
جمع‌آوری‌شده توسط: محمد نذیر یوسفی دانشجوی دوره کارشناسی حقوق.
***
پس از یک تحقیق عمومی در خانواده‌ها مختلف در نوع تحقیق نقادانه می‌یابیم که وضع ن در افغانستان، به تناسب سطح تربیت اخلاقی_اسلامی و انسانی شوهران‌شان فرق می‌کند.
به این دید ن افغانستانی را می‌توان به سه گروه تقسیم کرد:
1 . نی که همسران شان مردان مؤمن، با ادب و با فرهنگ است؛
2 . نی که همسران‌شان عامه مردان با سلامت و ایمان‌داری نسبی بهره مند است؛
3 . نی که در چنگ انسان‌های ناسلیم، بی‌فرهنگ و بدون‌تربیه خانواده‌گی است ازدواج کرده اند؛
#گروه_نخست
ن انسان‌های آگاه، با ادب و با تربیه اسلامی در به‌ترین شرایط اسلامی و انسانی، نسبت به اکثریت ن افغانستان و جهان در خوشی تمام زنده‌گی می‌کنند؛ زیرا برخود و معاشرت انسان‌های آگاه و با ادب و انسان سلیم مطابق به اصول اسلام با ن شان می‌باشد، این انسان‌ها مومن و آگاه از همه حقوق انسانی و اسلامی آگاه بوده و آن را با همسران شان رعایت می‌نمایند. 
از این رو نه‌تنها اشکالی در زنده‌گی این عده افراد با ن شان به‌وجود نمی‌آید و وجود ندارد، بلکه به‌ترین و نیک‌ترین خانواده‌ها از جمع همین گروه است. وفاداری، احترام متقابل و هر آن‌چه برای یک زنده‌گی اسلامی و انسانی نیاز است، در سطح ایثار و فدا‌کاری در میان این جفت‌های مؤمن و آگاه به‌گونه همیشه‌گی دیده می‌شود.(راشد:1388)
#گروه_دوم
مردان عام که اکثریت مردان جامعه‌ما را تشکیل می‌دهند، به‌ویژه با فرهنگ افغانستانی و روحیه اسلامی با تربیه اجتماعی و خانواده‌گی خاص، اما با دانش‌کم از احکام اسلامی و نداشتن سواد و دانش کافی برخوردهای جداگانه با ن خود دارند. اما به طور عموم در میان عوام مردم ما زن به عنوان مادر موجود مقدس شناخته شده و از احترام لازم برخوردار است.
زن به‌عنوان ناموس نیز، دوست‌داشتنی، قابل حمایت، پرستاری و قابل توجه و نگهداریست. خوش‌بختانه زنده‌گی شوهری این خانواده‌ها برخلاف زنده‌گی همه بشریت در کمال وفاداری، محبت، مشارکت در امور زنده‌گی پیش می‌رود. این زنده‌گی متأسفانه با یک سری ناهنجاری‌ها نیز هم‌راه است که مورد تایید احکام اسلامی و فرهنگ‌ افغانسانی نیست.
دلیل این ناهنجاری‌‌ها در میان مردم عام بیشتر ناشی از برداشت ضعیف از اسلام، نارسایی در مسائل احکام دین و پایین بودن سطح سواد و فرهنگ خانواده‌ها است. تحکیم مطلق مردان، بر ن به‌عنوان یک موجود وابسته به شوهر، توقع اطاعت کورکورانه و بودن قید شرط ن از خواست‌ها و هدایات به‌موقع و بی‌موقع در همه امور از جمله این ناهنجاری‌ها است که در صورت نه‌انجام دادن امر و فرمان حق و ناحق شوهر، مورد توهین و تحقیر و دشنام دادن و حتا در بعضی موارد لت‌کوب کردن ن از دست این مردان بالای ن شان به حساب می‌آید. در کنار این همه سلب داشتن حق‌نظر در بعضی از مسایل مهم خانواده‌گی نیز از گوشه‌ی رفتارهای این‌ نوع خانواده‌ها دیده می‌شود.
اما جای امید است که پس از چند سال تجربه زنده‌گی مشترک و خلق سوژه‌های جدید مانند فرزند داشتن و بزرگ‌شدن این فرزندان، آهسته، آهسته روابط شان نزدیک‌تر شده و زنده‌گی شان سروسامان می‌گیرد. زنده‌گی این خانواده‌ها در مقایسه به کشورهای دیگر به نظر وفاداری شوهر به زن به‌تر است. 
برعکس در دنیای دیگر این‌گونه وفاداری به چشم‌سر دیده نمی‌شود مثلاً اکثریت مردان، ن بسیار دلخواه خود را پس از مدتی ترک نموده و یا با چند زن هم‌زمان ارتباط می‌داشته باشند؛ از همین‌جاست که بیشتر ن در دیگر دنیا به مردان که در گوشه و کنار آنها استند اعتماد ندارند. بحران تنهایی یک بخش زیاد این کشورها را فرا گرفته است و بزرگ‌ترین دولت‌ها را به راه‌حل آن مصروف می‌کند.(بی‌بی‌سی:1396) خوش‌بختانه که در کشور ما از برکت رعایت بخشی کوچک از احکام الهی، روابط نامشروع وجود ندارد و اگر دارد هم بسیار کم و سازمان یافته از بیرون است.
#گروه_سوم:
خدای متعال ریشه اصلی کشمکش‌ها و جنجال‌های خانواده‌گی و ظلم شوهران به ن را، در نفس‌های اماره انسان‌ها نشان می‌دهد. یعنی این افراد همیشه در خدمت شیطان بوده و به هر کاری که نفس حیوانی‌شان حکم کند انجام می‌دهند. از نفس انسان تعریف های زیادی ارایه شده است اما این تعریف مورد قبول زیاد دانشمندان‌اسلامی است:نفس پدیده نامرئی‌ در بدن انسان است که شیطان با استفاده از آن انسان را به خواهشات اضافی، مضر و غیر ضروری تحریک نموده و انسان را به انواع ظلم و بی‌عدالتی و به جان و مال دیگران می‌کشاند؛ خطرناک ترین درجه نفس(نفس اماره) است».(لودین:1389)
این افراد ناسلیم به هر نحوی که نفس شان حکم می‌کند همان گونه در مقابل انسان‌های بی‌دفاع به‌ویژه به ن ظلم را روا دانسته و به برخورد های ناشایسته و غیر اسلامی و انسانی می‌پردازند. 
اختطاف ن و دختران، وحشیانه جنسی، نزدیک شدن به دختران نابالغ، عروسی اجباری و سازمان یافته همه و همه حاصل کار این افراد ناسلیم و مفسد است، این افراد تنها در افغانستان نی بلکه در سایر کشور ها قدرت‌مند وجود دارند که با اندک غفلت نیروهای امنیتی به این جنایات دست می‌زنند.
از چنین کسان نمی‌توان هیچ خیر و ثمره‌ای توقع داشت و کسانی که در چنین وضعیت استند، اگر هر چه زودتر گرد و غبار را، از جلو چشمان و قلب‌شان پاک نکنند نتیجه نهایی آن سوختن از درون و تبدیل شدن به انسان‌های تنها و محروم شدن از نعمت داشتن زنده‌گی مشترک خواهد بود.(گولن:1394)
در پایان در میابیم که زن در اسلام از به‌ترین جایگاه برخوردار است که در هیچ آئین و مکتب دیگر چنین توجه به مقام ن هرگز نشده و نخواهد شد. علت عمده بعضی از بی‌فرهنگی و نارسایی‌های بعضی از مردان از ضعف ایمانی و اخلاقی و برداشت ناقص از دین و نداشتن قلب سلیم است. جنایات مفسدان به هیچ وجه کشور شمول نیست، این جنایات از گروه خاص بی‌فرهنگ، بی‌ایمان و بی‌فامیل که هیچ تربیه اسلامی و انسانی بهره‌مند نیستن برمی‌خیزد. همچنان وضع زنده‌گی خانواده‌های کشور ما آن‌قدر هم خراب نیست که در رسانه‌ها جهان به نمایش گذشته می‌شود.
برای حل بعضی از کاستی ها در روابط شوهران و ن باید دیدگاه‌های اسلامی نسبت به ن، جایگاه زن و حقوق زن در اسلام، برای مردم به گونه‌ی درست تفهیم گردد، برای جلوگیری از فعالیت‌های مفسدان بالای بهبود اوضاع امنتی کشور سرمایه گزاری بیشتر شود، روی ساخت و تطبیق قوانین آزار و اذیت ن بیشتر از پیش کار صورت گیرد مثلاً کُد جزای جدید روی این موضوع یک فصل را اختصاص داده است در گوشه‌ی یکی از ماده‌های این فصل این گونه برای جلوگیری از آزار و اذیت ن پیش‌گیری به عمل آمده است: شخصی که مرتکب آزار و اذیت زن یا طفل در محلات عامه. شود به جزای نقدی پنج الی ده هزار افغانی محکوم می‌گردد.(کُد جزا: 1396) اما به گفته کارشناسان ساخت این قوانین بسنده نیست و باید بیشتر روی تطبیق آن کار صورت گیرد. 
ما نمی‌خواهیم نسل‌جدید این جغرافیا تنها رشد جسمی داشته باشد که به زنده‌گی مشترک شوهری بپردازند بلکه باید رشد حقیقی و واقعی در همه جوانب فزیکی، بیلوژیکی، مغزی، عقلی و روحی داشته باشند؛ یعنی با رشد مغزی به پخش و نشر افکار ناب بپردازند با رشد عقلی به تولید افکار ناب بپردازند و با رشد روحی به آن میزان رشد برسند که بدون در نظر داشت زبان، قوم، مذهب و حتا دین به هر کس در هرجا و هروقت در حد فداکاری فایده برسانند و با داشتن ایمان کامل در جهت آرامی خلق‌الله و نجات بشریت در کلیه عرصه‌ای زنده‌گی به ویژه زنده‌گی مشترک تلاش و ایثارگری نمایند.
#سرچشمه‌ها:
بی‌بی‌سی فارسی.(1396). دولت بریتانیا وزارت "امور تنهایی" ایجاد کرد. www.bbc.com 
جریده رسمی وزارت عدلیه .(1396). کُد جزا. 
راشد، عبدالباری .(1396). علل زیربنایی عقب‌مانده‌گی افغانستان: کابل.
راشد، عبدالباری.(1388). جایگاه زن در قران. وب‌سایت:mowa.gov.af
قرضاوی، دکتر یوسف. (1388) . ترجمه ابوبکر حسن‌زاده. حلال و حرام در اسلام. انتشارات احسان: تهران.
گولن، محمد فتح‌الله، ترجمه فیض محمد عثمانی. (1394) . پرسش‌های شگفت‌انگیز عصر. انتشارات باران امید:کابل.
لودین، میرعبدالله .(1395). مسائل مهم شناخت: کابل.


 پیش‌گفتار

 دوره‌ی امان الله خان و نخستین تجربه‌ی آزادی مطبوعات چیزی بود که در دوره‌‌ها پیش از امان الله خان اتفاق نیفتاده بود، امیر امان الله خان در پی قتل پدرش در فبروری سال ۱۹۱۹ میلادی به پادشاهی رسید، دوره‌ی او از دوره های درخشان برای مطبوعات افغانستان به حساب می آید، رویداد هایی که در سال‌های جنگ اول جهانی اتفاق افتاد، در پایان این جنگ در سال ۱۹۱۸ میلادی و پس از آن بر شکل گیری حوادث در جهان و منطقه و  افغانستان اثر گذاشت از همه مهم تر افغانستان صاحب استقلال خود شد. با بدست آمدن استقلال در هر سرزمین  تحول بسیار عمیق و بنیادی در بخش‌های مختلف زنده‌گی مردم رونما می‌شود و به صورت مشخص در بخش مطبوعات. مطبوعات از نظر کمی و کیفی در مرحله رشد غیر منتظره می رسد. آزادی بیان به وجود می‌آید.، دقیقن این کار در افغانستان هم شد و مطبوعات پیشرفت های زیادی را در این دوره داشت.  من در این مقاله به دست آورد های‌ مطبوعات در زمان امان الله خان و قانون مطبوعات و همچنان تفسیر نشریه های مشهور آن زمان می‌پردازم.

کلید واژه:

 مطبوعات، رسانه، استقلال، سراج‌الخبار، نشریه در افغانستان.

چکیده:

ما در این مقاله به مهترین دست آورد های دولت امان الله خان در عرصه مطبوعات پرداخته‌ایم و نخستین نشریه ها در زمان امان الله خان، قانون مطبوعات آن زمان، نقش ن در مطبوعات،  نشریه‌های شخصی، نشریه انیس و نقش مطبوعات بالای ادبیات که  از مهم ترین مباحث به شمار می‌رود،  بخش های مورد بحث این مقاله را تشکیل می‌دهد. 

مقدمه:

 مطبوعات یک بخش عرصۀ رومه نگاری یا خبرنگاری است، همان عرصۀ‌کاری رسانه» هاست که امروز جزء جدایی ناپذیر زنده‌گی روزمرۀ بشر شده است. حتا این رسانه های اند که به مردم می‌آموزند چگونه زنده‌گی کنند، چگونه تصمیم بگیرند؛ و حتا برنامه های بلندمدت و‌کوتاه مدت زنده‌گی انسان های امروز، پس از تحلیل های آنچه از رسانه ها می‌بینند و می‌شنوند، ریختانده می‌شود. این رسانه های اند که امروز در زنده‌گی خانواده‌گی، جامعه، ت، اقتصاد، فرهنگ، زبان و ادب، دین و مذهب، تاریخ، روابط بین الملل، و . همه و همه دخیل اند و نقش خود را از هرگوشه نمایان می‌سازند. درست به همین دلایل شاه امان الله که بسیار علاقه به مدرنیزم  سازی و توجه‌ی بیشتر به مطبوعات داشت.
سالهای 1919 تا 1929 را می‌توان يکی از درخشان ترين و اثرگذارترين دورۀ مطبوعات در افغانستان خواند. در اين دوران دو رويداد مهم در حيات سياسی - فرهنگی افغانستان رخ داد. نخست اين که به سال 1924 نخستين قانون اساسی در افغانستان پديد آمد که به نام " نظامنامۀ دولت عليۀ افغانستان " ناميده می شد. درمادۀ يازدهم اين قانون اين گونه به آزادی بيان و مطبوعات اشاره شده است: مطبوعات و چاپ رومه های داخلی مطابق حکم قوانين مربوطه آزاد است. حق چاپ رومه، مختص به دولت و اتباع افغانستان است و نشرات خارجی از طرف دولت  تنظيم يا سانسور می شود».(۱)رويداد دوم ايجاد نظامنامۀ مطبوعات به سال 1928 است. بدين‌گونه برای نخستين بار در افغانستان مطبوعاتی متکی بر قانون به وجود آمد. البته نبايد تصور کرد که نظامنامۀ مطبوعات آزادی کامل بيان را تضمين می کرد؛ بلکه در اين نظامنامه مواردی وجود داشت که میتوانست آزادی بيان را محدود کند. در اين نظامنامه در مواردی برای نشريه‌ها جزا هايي نيز پيش بينی شده بود. با وجود آن، انفاذ قانون اساسی و نظامنامۀ مطبوعات از نظرکمی و کيفی سبب گشترش مطبوعات در کشور گرديد. بر اساس مدارکی که در دست است در آن دوره نشريه هايي دولتي اتحاد مشرقی ( رومه )، افغان ( رومه )، ابلاغ( رومه )، حقيقت (رومه )، امان افغان (رومه )  افغان ( هفته نام) ، غازی ( هفته نامه )، اتفاق اسلام ( هفته نامه )، ستارۀ افغان ( هفته نامه )، طلوع افغان (هفته نامه )، بيدار( هفته نامه )،اصلاح ( هفته نامه )، ارشادالنسوان(۲) ( هفته نامه )، جريدۀ مکتب ( دوهفته نام) ، مجموعۀ عسکريه ( ماهنامه )، معرف معارف (ماهنامه)، آيينۀ عرفان ( ماهنامه) ، مجموعۀ صحيه ( ماهنامه )، پشتون ژغ ( ماهنامه )،  در شهر کابل و ولايات کشور  به چاپ می رسيدند.

با مهر

محمد نذیر یوسفی

دانشجوی دوره‌ی کارشناسی حقوق- دانشگاه خورشید و دانش‌آموخته خبرنگاری.

بهار ۱۳۹۶

نخستین کار مطبوعاتی در زمان امان الله:

از مهم ترین نشریه که در بالا نام گرفتیم می توان از نشریه امان افغان» همان اهداف اصلی و عمده سراج الاخبار افغانیه محمود طرزی یعنی: استقلال، ملی گرایی، تجدد گرایی، استعمار زدایی و اتحاد و ترقی کشور های مسلمان را دنبال می کرد. با این تفاوت که سراج الاخبار از آن به عنوان سلاحی برای کسب استقلال کامل سود می جست و امان افغان آنرا برای حفظ استقلال و پیشرفت و ترقی افغانستان تبلیغ می‌کرد.

گسترش معارف و دانش، صنایع و مطبوعات در صدر اصلاحات قرار گرفت. بیش از ۲۰ نشریه از جمله رومه، جریده، مجله و نشریه های دولتی و اختصاصی و آزاد در مرکز و برای اولین بار در ولایات افغانستان منتشر شد. کاظم آهنگ مولف سیر ژورنالیسم در افغانستان در باره مطبوعات این دوره نوشته است:

"در وقت اعلی حضرت امان الله رومه نگاری توسعه پیدا کرد ما در این زمان رومه پیدا کرده می‌توانیم، هفته نامه دیده می‌توانیم و مجلات به مشاهده می‌رسد. برای نخستین بار رومه های ولایتی به میان آمد، در ننگرهار، اتحاد مشرقی، در بدخشان، اصلاح، در مزار شریف، بیدار، درهرات، اتفاق اسلام، در قندهار، طلوع افغان، در پکتیا اخبارغازی، به وجود آمد و اکثر وزارت‌خانه نیز نشریه های خود را داشتند. وزارت معارف به نام معرف معارف» مجله اردو در وزارت دفاع افغانستان بوجود آمد. اخبار ثروت از طرف وزارت مالیه به چاپ می رسید و در عین زمان برای تشریح و توضیح قوانین، نشریه ای منتشر می شد که به آن ابلاغ می گفتند."(۳)

حرف اصلی، ملی گرایی و استقلال طلبی

مهم ترین نشریه این دوره، جریده هفتگی دولتی امان افغان بود که نخستین شماره آن در روز بیست و هشتم حمل ۱۲۹۸ خورشیدی دوازدهم اپریل/آوریل ۱۹۱۹ منتشر شد.

نخستین مدیر مسئول "امان افغان" عبدالهادی داوی، یکی از مشروطه خواهان برجسته و سردبیر سابق سراج الاخبار افغانیه، بود. دکتر سنزل نوید پژوهشگر مسایل تاریخ و کارشناس دوره امانیه در امریکا معتقد است که نشریه امان افغان در واقع ادامه سراج الاخبار بود.(۴)

امان افغان در واقع ادامۀ سراج الاخبار بود و همان مرام و اهداف سراج الاخبار را پیش می برد و کسانی که (دست اندرکار) مطبوعات این دوره بودند اکثرا روشنفکران و نویسنده هایی بودند که بعضی شان به گفت آقای حبیبی به گروه جوانان افغان یا مشروطه خواهان تعلق داشتند، اما بهر صورت اکثر این نویسنده گان یک همبستگی فکری با دولت امانی و خود شخص شاه داشتند.

همانگونه که یاد شد نشریه "امان افغان" همان اهداف اصلی و عمده سراج الاخبار افغانیه محمود طرزی یعنی: استقلال، ملی گرایی، تجدد گرایی، استعمار زدایی و اتحاد و ترقی کشور های مسلمان را دنبال می کرد. با این تفاوت که سراج الاخبار از آن به عنوان سلاحی برای کسب استقلال کامل سود می‌جست و امان افغان آنرا برای حفظ استقلال و پیشرفت و ترقی افغانستان تبلیغ می کرد.

نخستین قانون مطبوعات

و اما یکی از دستاورد های مهم این دوره در عرصه مطبوعات تصویب نظامنامه مطبوعات و یا قانون مطبوعات در ۱۸ ماده در ماه جدی سال ۱۳۰۳ خورشیدی و به دنبال آن ظهور مطبوعات آزاد یا غیر دولتی است.

در این نظامنامه، شرایط به وجود آمدن نشریه های آزاد و جرایم مطبوعاتی تعریف و تعیین شده بود. در حالی که در آن سال‌ها مطبوعات در کشور های همجوار افغانستان تحت کنترل شدید قرار داشت، در افغانستان چندین نشریه آزاد می توانست از کاستی ها و نارسایی ها در دولت انتقاد کند. دکتر سنزل نوید مطبوعات آزاد آن دورهء افغانستان را با کشور های منطقه و همسایگان افغانستان مقایسه می‌کند

"در ایران مطبوعات آزاد فقط در خارج از ایران چاپ می شد مثلا "حبل‌المتین" در کلکته هند، به چاپ می رسید که یک نشریه شخصی و آزاد بود یا مثلا "چهره‌نما" در قاهره تاسیس شد، همچنین "آزادی شرق" در برلین تأسیس شد. از این برمی آید که در داخل ایران مطبوعات آزاد جایی نداشت و مدیران مسئول و سردبیران این نشریات همه ایرانی ها بودند. در آسیای مرکزی در آنزمان چون بلشویک ها این منطقه های را گرفته بودند مسئله ای جدا بود و در ترکیه مطبوعات شکل دولتی داشت.(۵)

تولد نشریه های آزاد

در سال ۱۹۲۷ میلادی با ظهور نشریه های آزاد فصل تازه‌ای در مطبوعات افغانستان باز می شود. و سه نشریه:"انیس"، که مدیر مسئول آن غلام محی الدین انیس بود، "نسیم سحر"، که مدیر مسئول آن احمد راتب بود و نشریه "نوروز" که مدیر مسئول آن محمد نوروز بود، یکی پی دیگری به میان آمدند.(۶)

این سه نشریه در مواردی انتقاداتی شدید الحنی را منتشر می کردند.به طور مثال انیس در مطلبی به نام "ان سرخ پوش" از پلیس انتقاد می‌کند و می‌نویسد که پلیس با ان و قطاع الطریقان همدست می شدند و خانه های مردم را می‌ربودند.

یا مثلا نشریه نسیم سحر در مطلبی با عنوان "مظاهر مدنیت اروپا" مطلبی دنباله داری را به نشر رساند و می نویسد که یک اقلیت ممتاز می رود، کلاه های شاپو می‌پوشند، لباس های زیبای اروپایی را به برمی کنند و این "طبقۀ اول" مال و پول و افغانستان را می برند و در اروپا مصرف می کنند، نسیم سحر این اقلیت را طبقۀ اول گفته و آن انتقاد صریحاً متوجه پادشاه و خانوادۀ او بود، چرا آنها اقلیت ممتاز بودند و ازهمین رو رومه نسیم سحر را به زودی متوقف کردند. محی الدین انیس و احمد راتب به پول شخصی خویش نشریه را نشر می کردند."

محی الدین انیس در نخستین شماره جریده اش انیس» که در پنجم ماه مه ۱۹۲۷ برابر با ۱۵ ماه ثور ۱۳۰۶ منتشر کرد اهداف نشریه اش را این گونه اعلام می کند:

محاکمه محی الدین انیس

انیس طفلک نوزادیست در عالم مطبوعات می‌خواهد در اوقات فراغت ندیم، در ساعت های کار معاون، در امور مشکله مشاور، در حالات غم و اندوه سمیر و الحاصل در حیات فکری و عملی عموم، خاصتاً فریق مامورین مونس و خدمتگار باشد.

اینگونه بود که "انیس" به زودی مونس عام و به ویژه دانش آموزان و مامورین دولت شد. وقتی محی الدین انیس به عنوان اولین خبرنگار آزاد در تاریخ مطبوعات افغانستان، به دلیل انتشار یک نامه انتقادی در شماره ۲۰ حمل ۱۳۰۷ خورشیدی محاکمه شد، دانشجویان وکارمندان دولت اعتراض کردند و سر انجام محمد ولی خان وکیل سلطنت، از وی معذرت خواست در این نامه که به قلم سعد الدین انصاری منتشر شده بود از یک گروه سرخ پوش و غارتگر شکایت می‌شود. در آن زمان پلیس افغانستان اونیفورم سرخ رنگ داشت. بخشی ازین نامه را می خوانیم

الها! پروردگارا! تو خود میدانی که گذر توپچی باغ کابل را سارقین و قمار بازان ظالم زیر بمباران خود گرفته، ساکنان آنجا را مورد حمله های تباه کن خود قرار داده شبها اموال و اجناس غریبانه شان را چپاول و تاراج می کنند.

خدایا! اگر بگویم این ها مانند پلیس هستند، به آتش غضب خود مرا خواهی سوخت. به هر حال مرا بیدار خوابی بیخود کرده، همیشه تصوراتم به خطا می‌رود. این ها ابدا پلیس نه می‌باشند. فقط چنین خیال می رود که لباس ها و چوب های شان عینا مانند لباس ها و چوب های پلیس هاست و یا برای بدنام کردن حضرت پلیس های وطن مقدس، البسه، کلاه و چوب پلیس را یده و در بر کرده اند.(۷)

بازداشت محی الدین انیس به دلیل انتشار این نامه انتقادی، حاکی از نظارت مقامات بر مطبوعات و سانسور دولتی است. اما حدود این نظارت و سانسور تا کجاست؟ دکتر اسدالله شعور به این باور است که نظارت دولت و سانسور مطبوعات در دوره امیر امان الله خان بسیار خفیف بوده و به هیچ وجه با دوره های قبلی و بعدی آن قابل مقایسه نیست. ما موردی را نشنیده‌ایم که حاکی از وجود سانسور و نظارت شدید و تحکم دولت بالای مطبوعات آزاد ملی و مطبوعات دولتی داشته باشد. ولی از آن جائیکه افغانستان یک مملکت عقب مانده بود و ذهنیت عقب مانده تا امروز در افغانستان وجود دارد، بعضی از مقامات دولتی آن وقت خلاف مقررات و خلاف اصولنامه مطبوعات و خلاف تحمل دولت، بعضی اوقات کوشش کردند تا نظر خود را بر مطبوعات تحمیل کنند که این را نمی‌توانیم کنترل و نظارت مستقیم از طرف دولت حساب کنیم.

روشنفکران حامی شاه:

ولی چرا درین دوره موارد سانسور نشریه ها و مواخذه رومه نگاران اندک است. دکتر سنزل نوید دلیل آن را همسویی و همفکری رومه نگاران با دولت و شخص شاه ذکر می کند.

یکی از مرام های دولت امانی به وجود آوردن دموکراسی بود به این سبب مطبوعات آزاد در قانون اساسی گنجانیده شده بود و کسانی چون آقای محی الدین انیس خود از جملۀ لیبرالها و کسانی بود که با شخص شاه همفکر و هم نظر بود و به همین خاطر شما کمتر فرقی بین جراید آزاد و جرایدی که از طرف دولت تأسیس و حمایت می شدند می‌بینید. چون اکثر محررین (سردبیران) هم نوا با شخص شاه بودند.(۸)

توجه به حقوق و آزادیهای ن

از مشخصات برجسته این دوره، یکی هم توجه جدی به زنده‌گی، حقوق و آزادی های اساسی ن در افغانستان است. نماد های این توجه قوانین تضمین کننده حقوق ن، تاسیس مکاتب، برای دختران و ظهور "ارشاد النسوان" نشریهء اختصاصی ن است. انتشار این نشریه اهمیت ویژه‌ای داشت، زیرا از سویی در جامعه سنتی آن روز افغانستان یکی از مظاهر مدرنیسم و اقتدار نیرو های تجدد گرا به شمار می‌رفت و از سویی دیگر از نخستین نشریه های اختصاصی ن بود که در منطقه منتشر می‌شد.

می اسکنازی افغانستان شناس و کارشناس فرانسوی دوره های سراجیه و امانیه معتقد است که تلاش و کار "اسما" خانم محمود طرزی که نشریه مخصوص ن را راه اندازی کرد در این زمینه موثر بوده است. خانم روح افزا سردبیر ارشاالنسوان، نخستین نشریه اختصاصی ن بود که به مدیر مسئولی اسما خانم طرزی، منتشر می شد. اما تنها حرف اول نامهای این دو خانم در صفحه نخست نشریه چاپ می‌شد.(۹)

اولین شماره "ارشاد النسوان" مجلۀ هفته وار اختصاصی ن افغان به تاریخ ۲۷ حوت ۱۲۹۹ خورشیدی برابر با ۱۷ مارچ ۱۹۲۱ میلادی به نشر رسید و هر روز پنجشنبه منتشر می شد، ولی هنوز مشخص نیست که این نشریه در مجموع چند شماره منتشر شد.

دکتر اسدالله شعور معتقد است که مطبوعات این دوره (دوره امان الله خان) در پرورش یک نسل آزادیخواه و مبارز کمک کرد نسلی که در سال‌های بعد وقتی آزادی های مدنی سلب شد، نمایندگان آن برای باز‌گرفتن آن آزادی ها زنده‌گی شان را قربانی کردند.

بدیهی است که تعدد نشریه ها، آزادی نسبی بیان وگسترش مطبوعات در ولایات می توانست باعث آگاهی بیشتر و بیداری ی مردم شود. در این دوره ۱۴ چاپخانه در مرکز و ولایات فعال بود. آمار نشاٍن می دهد که از ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۷ حدود ۷۰۰ هزار جلد کتاب درسی در این چاپخانه ها چاپ شد که در افغانستان بی سابقه بود. دکتر اسدالله شعور معتقد است که مطبوعات این دوره (دوره امان الله خان) در پرورش یک نسل آزادیخواه و مبارز کمک کرد نسلی که در سالهای بعد وقتی آزادی های مدنی سلب شد، نمایندگان آن برای باز‌گرفتن آن آزادی ها زندگی شان را قربانی کردند: با سقوط دولت امانی همین روشنفکران تحت تأثیر همان تبلیغات، تحت تأثیر همان مطبوعات با چه جان فشانی هایی برای حفظ دموکراسی و برای بازگشت دموکراسی عمل می کنند که حتی صدها جوان را می بینیم که از زنده‌گی خود و فامیل خود می‌گذرند.

تاثیر مطبوعات بر ادبیات

پژوهشگران به این باورند که مطبوعات دوره امانیه در عرصه ادبیات نیز اثرات مهمی بر جا گذاشت. به نظر لطیف ناظمی شاعر، رومه نگار و پژوهشگر ادبی، مطبوعات این دوره مظهر نخستین تجربه های ادبی در افغانستان بوده است.

نخستین تجربه های ادبی جدید را ما در این دوره می بینیم. مثلاً نخستین داستان در کشور ما در همین دوره چاپ می شود البته به غیر از کتاب تصویر عبرت یا داستانی که عبدالقادر پسر سردار ایوب خان در بیرون از کشور نوشته و در بیرون از کشور چاپ شده بود. در داخل کشور ما نخستین داستانی که چاپ می شود، جهاد اکبر است که مولوی محمد حسین پنجابی یکی از مشروطه خواهان و جان نثاران ملت از هندی های مقیم افغانستان نوشته بود.

بسیاری از مورخان به این نظر اند که مطبوعات دوره امانی علی رغم نقشی که در اعتلای اندیشه های آزادیخواهانه، ملی گرایانه، ترقی خواهانه و اشاعه مدرنیسم ایفا می‌کرد، مورد حمایت همه گروه های اجتماعی و ی قرارنداشت. چیزی گه باعث شکست دولت امانی و به کار آمدن امیر حبیب الله کلکانی شد

دوره کوتاه سلطنت امیر حبیب الله کلکانی در جنگ و زد وخورد در ولایات سپری شد. در این دوره اصلاحات متوقف شد. اما شماری از جراید در مرکز و ولایات منتشر می شدند به زودی نشریه "حبیب الاسلام" جانشین "امان افغان" شد. در این دوره ۹ ماهه شماری از نشریه ها از امیر حبیب الله کلکانی دفاع می‌کردند و برخی از نیرو های ضد دولت او شماری از نشریه های دوره امانی در ولایت همچنان چاپ می‌شدند و نشریات تازه‌ای نیز در شماری از ولایت به میان آمد از جمله نشریه ای به نام غیرت اسلام در جلال آباد به میان آمد و ابراهیم کامه وی نشریه ای را به نام الایمان که موضع ضد دولتی داشت منتشر می‌کرد.(۱۰)

سلطنت امیر حبیب الله پس از ۹ ماه سقوط کرد. او و یاران نزدیکش اعدام شدند و نادر در اکتبر ۱۹۲۹ بر تخت پادشاهی افغانستان نشست.

خلاصه:

بحث ما در این مقاله از آنجا اغاز شد افغانستان دارای استقلال ی شد، زمانی که امان الله خان پدرش را به قتل رساند و به تخت پادشاهی نشست. امان الله خان فرد بود که علاقه زیاد به مدرنیزم کردن افغانستان داشت، او پس از این که قدرت ی‌اش را بدست آورد بالای مدرنیزم کردن فرهنگ، ادبیات، مطبوعات، اداره ها و حتا لباس مردم دست زد چیزی که بعد ها باعث سر نگونی نظام‌وی توسط حبیب الله کلکانی شد. و او را وادار به ترک کشور کرد.

و اما یکی از دستاورد های مهم این دوره در عرصه مطبوعات تصویب نظامنامه مطبوعات و یا قانون مطبوعات در ۱۸ ماده در ماه جدی سال ۱۳۰۳ خورشیدی و به دنبال آن ظهور مطبوعات آزاد یا غیر دولتی است. و فضا برای ایجاد ۱۰ ها نشریه دولتی باز شد و آهسته، آهسته فضای به نشریه های که به نقد حکومت می‌پرداختن  و شخصی بودن مساعد شد به عنوان مثال در یکی از نشریه شخصی این گونه از حکومت نقد شده بود از یک اقلیت ممتاز می رود، کلاه های شاپو می پوشند، لباس های زیبای اروپایی را به برمی کنند و این "طبقۀ اول" مال و پول و افغانستان را می برند و در اروپا مصرف می کنند' (از نشریه نسیم سحر)».

این کار درست زمانی اتفاق افتاد که در آسیا کشور ها از نشر نشریه ها این چنینی چندان نداشتن مثلا: در ایران مطبوعات آزاد فقط در خارج از ایران چاپ می شد مثلا "حبل‌المتین" در کلکته هند، به چاپ می رسید که یک نشریه شخصی و آزاد بود یا مثلا "چهره‌نما" در قاهره تاسیس شد، همچنین "آزادی شرق" در برلین تأسیس شد. از این برمی آید که در داخل ایران مطبوعات آزاد جایی نداشت و مدیران مسئول و سردبیران این نشریات همه ایرانی ها بودند. در آسیای مرکزی در آنزمان چون بلشویک ها این منطقه های را گرفته بودند مسئله ای جدا بود و در ترکیه مطبوعات شکل دولتی داشت.

از مشخصات برجسته این دوره، یکی هم توجه جدی به زنده‌گی، حقوق و آزادی های اساسی ن در افغانستان است. نماد های این توجه قوانین تضمین کننده حقوق ن، تاسیس مکاتب، برای دختران و ظهور "ارشاد النسوان" نشریهء اختصاصی ن است. انتشار این نشریه اهمیت ویژه‌ای داشت، زیرا از سویی در جامعه سنتی آن روز افغانستان یکی از مظاهر مدرنیسم و اقتدار نیرو های تجدد گرا به شمار می‌رفت و از سویی دیگر از نخستین نشریه های اختصاصی ن بود که در منطقه منتشر می‌شد.

پژوهشگران به این باورند که مطبوعات دوره امانیه در عرصه ادبیات نیز اثرات مهمی بر جا گذاشت. به نظر لطیف ناظمی شاعر، رومه نگار و پژوهشگر ادبی، مطبوعات این دوره مظهر نخستین تجربه های ادبی در افغانستان بوده است.

در آن زمان سانسور بسیار کم دیده می‌شد و دلیل عمده آن همان هم نظر بودن نویسنده ها با فکر شاه بود چون تا زمانی که دو فکر در تضاد قرار نگیرد قوه ها فشار برای سانسور ایجاد نمی‌شود.

سرانجام بحث ما در این بند پایان یافت و برنامه های غرب‌ دوستانه و مدرنیزم امان الله خان در افغانستان باعث قیام های مردمی شود بعد ها با به قدرت رسیدن نادر و تا چند دوره بعد و دوره‌ی پایانی ظاهر شاه کار های خاصی خاص در عرصه مطبوعات رخ داد تا این که نظام جدید دیموکراسی در زمان اقای کرزی در افغانستان پیاده شد و تا حال که حکومت وحدت ملی است، آزادی بیان جایگاه خود را در افغانستان پیدا کرده و به عنوان رکن چهارم دولت فعالیت می‌کند.(۱۱)

منابع:

۱ . جریده‌ای رسمی وزارت عدلیه ج.ا.ا، قوانین اساسی افغانستان،، بخش اول نظام نامه‌ی اساسی دولت علیه افغانستان، ماده‌ی ۱۱. کابل .۱۳۸۷.

۲ . رهین، عبدالرسول؛ تاریخ مطبوعات افغانستان؛ چ 2، کابل: شورای فرهنگی افغانستان، 1387، ص 228.

۳ . آهنگ، محمدکاظم؛ سیر ژورنالیسم در افغانستان؛ کابل: انجمن تاریخ و ادب افغانستان، 1349، ج 1، ص 8.

۴ . نوید، دکتر سنزل، پژوهشگر مسایل تاریخ و کارشناس دوره امانیه، امریکا، مصاحبه متنی، بی‌بی‌سیفارسی. ۱۳۹۴

۵ . پروین، ناصرالدین؛ مجله ایرانشناسی»، سال نهم، 1376، ش 34، ص 305. تارنمای پارسایان ۱۳۹۵

۶ . آهنگ، محمدکاظم؛ سیر ژورنالیسم در افغانستان؛ کابل: انجمن تاریخ و ادب افغانستان، 1349، ج 1، ص ۱۲-۱۳.

۷ . انصاری، سعد الدین، گروه سرخ پوش غارت‌گر، انیس، کابل ۲۰ حمل ۱۳۰۷

۸ . رهین، عبدالرسول؛ تاریخ مطبوعات افغانستان؛ چ 2، کابل: شورای فرهنگی افغانستان، 1387، ص 2۳۱.

۹ . اسکنازی، می، افغانستان شناس فرانسوی، مصاحبه‌متنی، بی‌بی‌سی‌فارسی ۱۳۹۴

۱۰ . آهنگ، محمد کاظم، سیر ژورنالیسم در افغانستان، پیشین، ص 221.

۱۱ . برای دریافت سافت مقاله و مقاله های دیگر من به این وب‌لاگ مراجعه فرمائید:

www.nazir1999.blogfa.com

محمد نذیر یوسفی
بهار 96


چکیده:

ما در حال حاضر در قرن بیست و یکم قرار گرفته‌ایم و دنیا مدام در حال تغییر و تحول است. در هر شهر و روستایی که قدم بگذارید می‌بینید که فراگیر ترین رسانه تلویزیون است. شما اعضای یک خانواده را پیدا نمی‌کنید که در طول روز حداقل یکی دو ساعت از اوقات فراغت خود را به دیدن برنامه های گوناگون علمی و خبری و ورزشی و اقتصادی و سرگرمی و . آن اختصاص ندهد بیشترین مخاطبان این رسانه سه گروه کودکان و سالخوردگان و خانم های خانه‌، هستند.

دیدن برنامه های گوناگون این رسانه همیشه مثبت و سودمند نیست بلکه در بعضی از اوقات کاملن مضر است و آسیب های مختلفی را به خانواده ها می‌رساند .یکی از مهمترین برنامه هایی که از تلویزیون پخش می‌شود دیدن فیلم ها و کارتون های خشن و حادثه‌ای است که متاسفانه اثرات جبران ناپذیری را برنسل نوجوان و جوان جامعه می‌گذارد. وقتی در مقابل صحنه های سراسر پر از قتل و جنایت و خون ریزی روبرو می‌شوند. آیا فقط به دیدن این برنامه بسنده می‌کند و یا در جسم و روح و روان او هم اثر خواهد گذاشت. و این تاثیر در حد کوچک بالای فرد و در حد بزرگ جامعه را به طرف نابسامانی می برد.

جواب این است که متاسفانه بسیاری از فیلم های اکشن(۱) و خشن تلویزیون ضربات بسیار سختی را بر نسل نوجوان جامعه ما وارد می‌کند. یکی از علت های این ماجرا این است که نسل کودک و نوجوان ما قدرت فرق گذاشتن بین قوه عقل و خیال را ندارند.

ما باید در محیط خانواده بین اعضای آن پیوند عمیق و نزدیک عاطفی برقرار نمیایم . ما هر چه به هم در محیط خانواده نزدیک تر شویم و بیشتر به هم محبت کنیم دیگر کمتر برنامه های مخرب تلویزیون در ما اثر خواهد گذاشت زیرا در این شرایط خانواده در محیطی جذاب و پر نشاط در کنار هم دارند زندگی می کنند و در این موقعیت است که تلویزیون نمی تواند اعضای خانواده را از هم دور کند همچنین وضعیت و رابطه تلویزیون با ت و دین در کشور ما چگونه است .

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

باید خدمتتان عرض کنم که در دیگر کشور ها رسانه های ها مخصوصا تلویزیون تابع مقررات و ت های اعمالی از طرف دولت‌مردان آنها می‌باشد مثلا در کشور آمریکا رسانه ها طبق ت صهیونیست ها عمل می کنند و تمام برنامه های خود را با این گروه تنظیم می نمایند و در اهداف آنها تلاش می کنند.

در کشور ما تلویزیون تحت نظر وزارت اطلاعات و فرهنگ است، ولی هیچ نظارتی وجود ندارد و  متاسفانه در بعضی از برنامه های و سریال ها و فیلم ها ما می‌بینیم که با مبانی اسلام عزیز مغایرت دارد و کاملا مخالف اعتقادات مذهبی وحتی ملی ما افغانستانی ها است.انسانان در شرایطی بسر می‌بریم که جهان در حال پیشرفت است و تغییرات و تحولات جدی و مهمی در عصر حاضر به وقوع پیوسته است. انسان هر روز با یک اختراع جدید روبرو می‌شود. یکی از مهم‌ترین پیشرفت های علمی این دوران استفاده از رسانه‌ی تلویزیون است این رسانه بعد از شروع به فعالیت توانست نظر تمام دنیا را به خود جلب کند. این رسانه با برنامه های جذاب و دیدنی خود خیلی زود در مردم همه کشور ها و شهرها و حتی روستا ها نفوذ کرد.

حالا شما به هر جایی از این کره زمین که بروید چه در آسیا و چه در اروپا و آفریقا با این جعبه جادوی موجه می‌شوید. در این رسانه شما با انواع برنامه های خبری و علمی و فرهنگی و ی و اقتصادی و ورزشی و. روبرو می‌شوید و هر کس با توجه به نوع سلیقه‌ای که دارد می‌تواند وارد هر کدام از شبکه های آن شود و برنامه مورد علاقه‌ی خود را ببیند و از آن لذت ببرد.

وضعیت دنیا به جایی رسیده است که تلویزیون به یکی از اصلی ترین برنامه های انسان در طول شبانه روز تبدیل شده است و شما هر خانواده‌ای را که مورد نظر قرار می‌دهید می‌بینید که در روز حداقل چند ساعت از اوقات فراغت خود را به دیدن برنامه های این رسانه اختصاص می‌دهد.

 

با مهر
محمد نذیر یوسفی
دانشجوی حقوق_دانشگاه خورشید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

وضعیت رسانه ها در قدیم و اکنون :

ما امروز در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که شرایط و امکانات و پیشرفت های علمی در آن اصلا قابل مقایسه با دوره های قبلی تاریخ نیست . انسان در سالیان قبل مثلا چند هزار سال پیش سبک و شرایط و امکانات زندگی در آن دوره بسیار ساده و در حد طبیعی بود یک فرد برای امرای معاش خود کشاورزی می کرد و یا به دامداری و پرورش حیوانات مشغول بود و همچنین برای برای ساخت خانه از سنگ و چوب و خاک بهره می برد. برای مسافرت از جایی به محل دیگر از امکانات ساده مثل حیوانات استفاده می کرد.

همچنین برای گرم کردن و روشنایی خود از آتش و چوب بهره می‌برد . در این دوران کودکان برای بازی با استفاده از منابع طبیعی مثل بازی با سنگ و خاک و درختان و رودخانه ها و همچنین با رفتن به چراگاه ها با حیوانات خود را مشغول می‌کردند. انسان در جاهای مثل سرزمین های سرسبز و در کنار رود خانه ها به زندگی مشغول بود. ولی با گذشت زمان و پیشرفت علم کم کم سبک زندگی انسان و نیز نگاه او به عالم هستی تغییر کرد و زندگی انسان از شرایط ساده و طبیعی به زندگی ماشینی تغییر وضعیت داد. در این دوره جدید دیگر انسان حتی اگر بخواهد کشاورزی کند با استفاده از تکنولوژی و پیشرفت های علمی اقدام به این فعالیت می‌کند.

در نتیجه دیگر کمتر خبری از فعالیت های مستقیم بشر در جریان است و انسان با کمک گرفتن از ماشین به این امور می‌پردازد. یکی از پیشرفت های علمی در عصر حاضر وجود رسانه‌ی تلویزیون است. این وسیله در دهه اخیر توسط دانشمندان تولید گردید. در ابتدا در کشورهای غربی شروع به فعالیت کرد و بعد از مدتی به سراسر کشورهای دنیا مثل کشور خودمان وارد گردید.

در شروع پیدایش این وسیله مردم تحت تاثیر شدید برنامه های آن قرار گرفتند و برای آنها بسیار جالب بود که انسان می‌تواند به وسیله استفاده از این جعبه‌ی کوچک از اوضاع و احوال دیگر شهرها و کشورها آگاه شود و همچنین بتواند از برنامه های گوناگون علمی و ی و اقتصادی و ورزشی و. آن بهره ببرد .در دوره های قبل از آمدن این قاب جادو انسان بعد از اتمام کارهای روزمره اوقات فراغت خویش را صرف حضور در طبیعت و دیدن زیبایی هستی ولی با پیدایش تلویزیون تغیرات عمده‌ای در زندگی انسان پدیدار شد.

انسان به جای آنکه مثل قدیم برای اوقات اضافی خود به طبیعت پناه ببرد، فکر و ذهن خود را مشغول به این پدیده می‌سازد. ما در این مقاله(سیمینار) تصمیم داریم که درباره علت اصلی حضور تلویزیون در زندگی بشر و همچنین آسیب ها و مشکلات ناشی از پیدایش آن صحبت کنیم و به اموری بپردازیم که واقعا در جامعه امروز ما مورد غفلت واقع شده و ما از آن مطلع نیستیم.

مقایسه‌ی زندگی حقیقی با مجازی :

انسان برای فهمیدن تفاوت های استفاده حقیقی و یا مجازی از امکانات و تجهیزات این دنیا چه کارهایی را می‌تواند انجام بدهد. آنچه ما یافتیم خدمت‌تان پیشنهاد می‌کنم : که با انجام بهتر می‌توانید اختلاف زندگی در شرایط حقیقی و مجازی را درک کنید. اگر شما در یک مکتب مشغول به کار باشید می توانید چند نفر از دانش‌آموزان را به طور تصادفی انتخاب کنید و آنها را در دو شرایط متفاوت قرار دهید تا ببینید عکس العمل آنها در مقابل موقعیت های گوناگون چگونه است .

در حالت اول آنها را در یک محیط بسته قرار می‌دهیم یعنی صبح همه از خواب بیدار می‌شوند و بعد از خوردن مقدار کمی صبحانه به مکتب می‌آیند و به سر صنف می روند و بین صنف‌ها برای زنگ تفریح از صنف‌ها بیرون می‌شوند در این وقت اندک هم در حال آماده کردن درس بعدی هستند بعد از اتمام صنف‌ها به خانه برمی گردند و مشغول خوردن نان و بعد استراحت می‌شوند بعد از بیدار شدن مشغول بازی با کامپیوتر و پلی استیشن(۲) می‌شوند و در ادامه سراغ فیلم های تلویزیون میروند، کم کم ساعت از زمان خواب رد شده است آنها بسیار خسته هستند یک نگاه کلی به درسهای فردا می‌کنند و بعد از صرف غذای شب‌ می‌خورند و بعد می خوابند این برنامه را یک هفته ادامه می‌دهند .

در حالت دوم همان گروه اول را صبح که از خواب بیدار می شوند اول ورزش می‌کنند بعد هم سراغ یک صبحانه مفصل می‌روند و راهی مکتب و وارد صنف‌ها می‌شوند در زنگ تفریح به وسط مکتب می‌آیند در این حالت یک عده میوه و یا خوراکی می‌خورند و یک عده‌ ورزش می‌کنند یک عده در کنار درختان زیبا و حوض پر از ماهی می‌نشینند و به آن نگاه می‌کنند و بعضی اوقات به صورت خود آب می‌پاشند.

بعد از تمام شدن صنف‌ها به خانه برمی‌گردند و نان چاشت را میل می‌کنند و مقداری استراحت می‌کنند . ساعت ۳ بعد از ظهر به طرف پارک یا جای سبزی می‌روند. وقتی به آنجا رسیدند شروع به گشت و گذار در آن می‌پردازند .یکی از درخت توت بالا رفته و در حال خوردن آن است دومی در حال ورزش کردن مثل فوتبال هستند سومی در حال پریدن در حوض پر از آب و شنا کردن و آب پاشیدن به رفیق‌های خود است، دیگری در حال تفکر در شگفتی های عالم و عظمت وجود خداوند است. بعد از سه ساعت همه‌گی کنار هم در همان محیط پرطراوت و شاداب جمع می شوند و به مطالعه دروس خود می‌پردازند.

بعد از اتمام درس همه‌گی به خانه های خود بر می‌گردند و مشغول خوردن نان شب می شوند و سر ساعت می‌خوابند. ما این کار را هم یک هفته ادامه می‌دهیم .حالا به نظر شما در کدام یک از دو حالت دانش آموزان بهتر در دروس خود پیشرفت می‌کنند و همچنین از نظر جسمی و روحی شاداب تر و سالم‌تر هستند ؟ جواب آن خیلی واضح است شما از خود دانش آموزان بپرسید ببینید کدام حالت را انتخاب می کنند . خیلی روشن است که همه و یا اکثریت حالت دوم را انتخاب خواهند کرد. به نظر شما علت چیست؟

دلیل انتخاب دانش آموزان این است که بافت روحی و جسمی انسان را خداوند در زندگی حقیقی آن هم با طبیعت قرارداده است ولی ما به دنبال مجازی کردن آن هستیم. تولیدات بشر مثل کامپیوتر و تلویزیون به جای آن که انسان را شاداب و پرطراوت کنند تازه او را خسته و ضعیف می‌کنند. بعد از دیدن این دو رسانه انسان می‌رود بخوابد تا خستگی از تن او خارج شود.

با دقت در رفتارهای نوجوانان در می یابیم کسانی که به دنبال زندگی مجازی هستند مثل دیدن بیش از حد تلویزیون و استفاده مدام از کامپیوتر بر خلاف حضور در طبیعت و خو گرفتن با او دچار مشکلات گوناگون می‌شوند که ما چند نمونه از این موارد را ذکر می کنیم(۳) :

۱- افت تحصیلی ۲- کمتر مسوولیت پذیر هستند۳- بی حوصله و دل تنگ هستند۴- همیشه در حال نق زدن هستند ۵.- به کسی اعتماد نمی کنند و کمتر حقیقت را می گویند ۶-به جای حقیقی و واقعی معمولا تخیلاتی و خیالی فکر می کنند۷- از جنگ کردن و قهرمان شدن در میان هم‌گروهیان خود افتخار می‌کند.

خوب حالا علت چیست و چکار باید کرد ؟

با دقت بر عملکرد نوجوانان در زندگی و همچنین رسانه تلویزیون متوجه نکته بسیار مهمی می‌شویم که مشکل اصلی دانش‌آموزان دیدن تجربه های مجازی و بدلی و فرعی در این عالم است. پس به جای آنکه به دنبال تجربه های واقعی و حقیقی در این طبیعت زیبا باشند این رسانه‌ها مثل تلویزیون مدام تجربه مجازی و غیر حقیقی به آنها نشان می‌دهد که این برخلاف فطرت انسانان می‌باشد.

اگر محیط را برای فرزند خود طوری فراهم کردید که به طبیعت خو و انس گرفت و زندگی خود را درگیر آن کرد اصلن حاضر نیست برای پر کردن اوقات فراغت خود ساعت ها جلوی تلویزیون بنشیند و به آن نگاه کند مثلن اگر نوجوان شما به گل و گیاه انس گرفته باشد حاضر است ساعت ها وقت خود را در یک گلخانه کوچک و یا یک باغچه به پرورش گیاهان اختصاص دهد و جالب این است که اصلا از آن احساس خستگی نمی کند و در این حالت گذشت زمان برای او معنا و مفهومی ندارد .

یک وقت شما محاسبه می‌کنید می‌بینید او ده ساعت در یک گلخانه با عشق و علاقه مشغول کار با گیاهان بوده است اگر به او بگویید که چه زمانی گذشته است او اصلا باور نمی‌کند ولی برعکس اگر نوجوان شما چند ساعت جلوی تلویزیون نشست و مشغول دیدن فیلم و بازی و سریال های غیراخلاقی شد بعد از مدتی به شدت احساس خستگی روحی و روانی وجسمی می‌کند. و در این حالت او برای رفع این خسته‌گی دست به هر کاری غیر اخلاقی می‌ز‌ند. و شایدم در این شرایط او برای رفع خستگی یا برای شاور گرفتن به حمام می‌رود و یا می‌رود می‌خوابد .حالا با دقت در این دو اتفاق نتیجه می‌گیریم که تماشای تلویزیون نه تنها خستگی را از جسم وروح آدمی بیرون نمی‌کند بلکه تا انسان خسته می‌شود در این حین به یک فعالیت دیگر پناه می‌برد ولی در حال بودن با طبیعت این طور نیست و انسان تازه روحیه می‌گیرد و شارژ می‌شود .

مثال دیگر آن است که که در یک دانشگاه دو صنف حقوق وجود دارد در یکی از اینها استاد برنامه‌ی درس خود را پیرامون طریقه  پیش بردن یک محکمه‌ ساده از روی نمایش فلم برای دانش‌جویان توضیح می‌دهد ولی در صنف دوم استاد آنها را به یک محکمه‌ی نمایشی می‌سازد که در آن جا قاضی، وکیل‌مدافع، سارنوال ها و مجرمین و افراد امنیتی و شاهدان و چه‌و‌چه هستند . استاد درباره روش حرف‌میزند و توضیجات لازم را می‌دهد . دانش‌جویان در حال نگاه کردن به صورت حقیقی نه مجازی به این ماجرا هستند .حتی بعضی از دانش‌جویان دل شان می‌شود تا چپن را از جان قاضی کشیده و به جان خود نمایند. شما خودتان قضاوت کنید کدام یک از این دو گروه بهتر درس خود را یاد خواهند گرفت؟ آیا آنکه به صورت مجازی به محیط نگاه می‌کند و یا آن که به صورت حقیقی توجه می‌کند؟ بله جواب همین است نگاه حقیقی اصلن قابل مقایسه با روش مجازی نیست .ما از این مطالب نتیجه می گیریم که که سعی کنیم کمتر با تلویزیون و زیاد تر به زنده‌گی واقعی و هستی باشیم .

تاثیرات تلویزیون بر خانواده :

درباره تاثیرات مثبت و منفی تلویزیون بر خانواده مطالب مختلفی گفته شده و کارشناسان آن نظرات خود را ابراز کرده اند بنده نیز به حد توان به این موضوع می پردازم.  وقتی که انسان مقابل تلویزیون می‌نشیند و تمام فکر و ذهن و حواس خود را مشغول آن می‌کند اینجا است که این رسانه هر چه را که صلاح بداند و برای آن برنامه ریزی کرده است بر افکار ما وارد می‌کند در نتیجه ما مجذوب اثرات فرهنگی و اجتماعی و ی و اقتصادی و تبلیغاتی آن می‌شویم یعنی آنکه ما در اصل در سر صنف این رسانه نشسته‌ایم و او در حال درس دادن به ما است و جالب این است که ما خود را موظف به قبول تبلیغات آن می‌کنیم بدون آنکه درباره اثرات ناشی از آن تفکر کنیم.

تبلیغات این رسانه که بصورت فیلم سینمایی و کارتون و تبلیغات کالا و.  پخش می‌شود خیلی اوقات برای خانواده سودمند نیست و حتی مضر هم هست. مثلا اگر در یک فیلم یک صاحب نانوایی را آدم بد اخلاق و زورگو و خشن نشان دهد و یا یک بچه را به صورت متناوب در حال بی احترامی به والدین خود به تصویر بکشد.

در این حالت کودکان باور می‌کنند که همه نانوایان دنیا بد اخلاق وخشن هستند و همچنین مجوز آن را پیدا می‌کند که به پدر و مادر خود بی‌ادبی کند. علت چیست و ما چه جوابی داریم که بدهیم؟ با دقت به رفتارهای فرزندان خود متوجه می شویم که آنها زود خیلی زود باور هستند چون هنوز وارد جامعه نشده اند کم‌انگیزه و پاک هستند، در نتیجه هر چیزی را که در این رسانه می بینند سریع باور می‌کنند، اینجا است که وظیفه مهم پدر و مادرها در جامعه ما برجسته می‌شود.

آنها باید به کمک فرزندان خود بیایند و با زبان خوب و زیبا به بچه های خود نصیحت کنند که هر چه برنامه های تلویزیون نشان می‌دهند عین حقیقت نیست و کاری کنند که بچه‌ها به مرور زمان قدرت تحلیل پیدا کنند، در نتیجه زود باوری در کودکان کمرنگ خواهد شد.

برای این کار باید مثال هایی برای فرزند خود بزنید به عنوان نمونه در مورد ماجرای آن نانوا به او بگویید مگر در محله خودمان دو نانوایی نداریم که هر دو آدم های محترم و با اخلاقی هستند و همچنین مگر برادر و خواهر و پسر عمه‌ی تو به والدین خود احترام نمی‌گذارند، پس گول تبلیغات سوء و منفی تلویزیون را نخور و با دیدن یک مصداق نتیجه گیری کلی از آن نگیر و بدان که در همه جا انسان های خوب و بد حضور دارند و نمی‌توان با دیدن یک ماجرا درباره یک گروه و یا یک صنف و شغل زود قضاوت کرد.

از دیگر برنامه های پر طرفدار تلویزیون تبلیغات این رسانه است، با دقت در این برنامه ها متوجه می‌شویم که در تبلیغ کالاها کمتر به کیفیت آن پرداخته می‌شود و بیشتر سعی در زیبا جلوه دادن و پر رنگ کردن آن را دارند، در این وضعیت است که اعضای خانواده ها مخصوصا خانم ها و بچه ها برای خرید یک کالا بیشتر متوجه آن محصولی هستند که بر روی آن تبلیغ بیشتری انجام شده است و همچنین به دنبال کالای هستند که مد روز باشد، در این شرایط یک اتفاق خاصی می افتد و آن اتفاق این است که هزینه های زندگی به صورت سرسام آوری بالا و بالاتر می‌رود. اینجا است که مشکلات شروع می‌شود یا انسان باید کمتر تبلیغات تلویزیون را نگاه کند و یا باید بتواند اعضای خانواده خود را قانع کند تا شرایط و هزینه های زندگی را درک کنند.

برنامه های تند و خشن در تلویزیون:

دیدن برنامه های مختلف شبکه‌های تلویزیون بسیاری از اوقات فراغت فرزندان ما را اعم از دختر و پسر را پرکرده است. در ایام تحصیل متوسط بچه ها در روز سه ساعت را تلویزیون می‌بینند ولی ایام تعطیل مثل تابستان و جمعه ها و ایام عید به شش تا هفت ساعت می‌رسد، همچنین اگر در جامعه تحقیق گردد اکثریت مخاطبان تلویزیون را کودکان و سالمندان و خانم های خانه‌دار تشکیل می‌دهند یعنی این‌که آنها بیشترین وقت خود را برای مشاهده برنامه های این رسانه اختصاص می‌دهند، در بین گروه ها و سنین مختلف افراد جامعه تاثیر پذیرترین افراد کودکان هستند.(۴)

در این بین کارتون ها و فیلم هایی که از شبکه های مختلف پخش می‌شود از موضوعات مختلف عاطفی، جنگی، خشن، و کارتون های حیوانات برخوردار است، درنتیجه بعضی از این برنامه ها و کارتون هایی که از شبکه های مختلف تلویزیون پخش می شود دارای صحنه های خشن و زد خورد و درگیری وقتل و جنایت است. در چنین وضعیتی کودکان ما در مقابل این رسانه قرار می‌گیرند در نتیجه ضررهای مختلفی در اثر دیدن این برنامه ها عاید فرزندان ما می‌گردد.

حتی بعضی از کارتون هایی که شما فکر می‌کنید خشونت‌زا نیستند و ترویج آن را نمی‌کند و یک کارتون ساده و پر هیجان است در اصل تولید خشونت می‌کند. در این وضعیت در روحیه بچه ها به طور ناخود آگاه اثر می‌کند مثل کارتون تام و جری که این دو به دنبال پیروزی بر هم می‌باشند و با هر وسیله‌ای در حال انتقام گرفتن از رقیب خود هستند. در سالیان اخیر متاسفانه برنامه های اکشن و تند فقط مخصوص برنامه های کودکان نیست بلکه فیلم ها و سریال ها و مجموعه های تلویزیونی هم پر هستند از صحنه های خشن و تند که در ایام های مختلف مثل جمعه ها و ایام عید و تابستان بسیاری از اوقات جامعه را به خود جلب می کند.

در این ایام که روزهای رخصتی و خوشی و عید است معمولن از شبکه های مختلف فیلم های خشونت بار و حادثه‌ای پخش می‌شود، در حالی که بنا بر رسالت تلویزیون باید برنامه ها و فیلم‌ها اوقات خوش و زیبایی را برای بینندگان خود فراهم آورند ولی این اتفاق صورت نمی‌گیرد در نتیجه خانواده‌ها مخصوصا نوجوان ها مورد هجوم این فیلم ها قرار می گیرند و زیان های بسیاری متوجه آنها میگردد.

معمولن وقتی یک خانواده پای دیدن یک فیلم خشن می‌نشینند این طور نیست که پدر و مادر و بزرگترها از کودکان بخواهند که بلند شوند و به بازی بپردازند و آن فیلم را نبینند، در نتیجه این اثرات به آنها هم می‌رسد . ضررهای برنامه های تند و خشن شبکه های تلویزیونی کمتر به طیف بزرگسال خانواده آسیب می‌رساند البته ما منکر خطرات ناشی از آن برای این قشر نیستیم اما بیشترین خطرات و آسیب ها به طیف کودکان و نوجوانان اصابت می‌کند. افراد بزرگ خانواده به دلیل اینکه می‌توانند بین واقعیت ها و خیال پردازی ها تفاوت برقرار کنند کمتر دچار این ضررهای این فیلم ها می‌شوند ولی کودکان اصلا قادر به تفکیک بین این دو قوه عقل و خیال نیستند و چون بسیار احسساتی هستند به شدت تحت تاثیر صحنه های تند و خشن آن قرار می‌گیرند.

متاسفانه سلامت روحی و روانی فرزندان ما در کشور عزیزمان و همچنین در کشورهای مختلف جهان تحت تاثیر منفعت های سرشار اقتصادی شرکت های فیلم و سریال در حال قربانی و ذبح شدن است زیرا این شرکت ها به شدت سود سر سام آوری از فروش فیلم ها و کارتون های خود بدست می‌آورندکه مهمترین شرکت های فیلم سازی در هالیوود آمریکا قرار دارند و سرمایه داران اصلی آنها صهیونیست ها هستند که به دنبال ترویج تفکر انحرافی خود در دنیا می‌باشند.

فرزندان کوچک ما طریقه زندگی کردن و برخورد با محیط و واکنش به رویداد های جدید را از خانواده و محیط اطراف خود می‌آموزند که یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار و حیاتی تلویزیون است. البته یک نکته مهم را باید خدمت‌تان عرض کنم که کودکانی که در محیط های پر تنش و نا آرام و پر از دعواهای خانوادگی زندگی می‌کنند و به پای دیدن برنامه های اکشن و خشن. تلویزیون می‌نشینند بسیار بیشتر تحت تاثیر اثرات منفی آن قرار می گیرند تا کودکانی که در محیط های آرام زندگی می‌کنند. البته ما نمی خواهیم که بگوییم اصلا تحت تاثیر قرار نمی گیرند بلکه اثر پذیری آنها کمتر است. کودکان با نگاه کردن به اعمال و رفتار والدین و برادر و خواهر و اطرافیان و معلم و دوست خود مهارت چگونه زندگی کردن را یاد می گیرند.

تلویزیون هم مثل مواردی که ذکر شد عمل می‌کند و بچه ها به شدت تحت تاثیر برنامه های گوناگون مخصوصا خشن آن قرار می‌گیرند، در نتیجه رفتارهای تند و خشن و پرخاشگرانه از خود بروز می‌دهند. برنامه های تلویزیون هدف آن این است که بچه ها را سرگرم کنند و به آنها آموزش های گوناگون مفیدی بدهد ولی کمتر این اتفاق پیش می‌آید، در نتیجه موجب بد آموزی در بچه ها می‌شود . شما اگر ده نفر از بچه های پسر یک مکتب را در یک اتاق جمع کنید و به آنها بگویید طبق اختیار و دلخواه خود یک نقاشی بکشند بعد از مدتی می‌بینید که اکثر آنها نقاشی خشونت بار کشیده اند.

یک نکته مهم در اینجا این است که کودکان ما نقاشی خود را طبق برنامه ها و کارتون های مورد علاقه خود می‌کشند. و وقتی که بزرگ شدند تفکرات آنها از روی نقاشی به صحنه جامعه می‌آید و بروز می‌کند. اگر یک فرزند در کودکی نقاشی هایش در مورد قتل، خونریزی، جنایت باشد در بزرگسالی شخصیت او به همین منوال بروز خواهد کرد و اقدام به جنایت، قتل خواهد کرد. به هر حال اثر گذاری برنامه های خشونت و خطرناک تلویزیون برای فرزندان ما امری اجتناب ناپذیر است

در بعضی از بچه ها بلافاصله بعد از دیدن کارتون و یا فیلم بروز می‌کند و آنها مبادرت به کارهای خشن می‌کنند ولی در برخی گرایش به رفتارهای پرخطر و قانون گریز در سنین بزرگ سالی بروز خواهد کرد . کودکان از سن دو سالگی تقلید از رفتارهای خشن را آغاز می‌کنند و وقتی سن آنها به هشت سالگی رسید این تقلید پر رنگ تر و برجسته تر خواهد شد زیرا کودک در این سن قدرت تمایز بین عقل و وهم را ندارد و نمی‌تواند بین صحنه های خیالی و واقعی تفاوت بگذارد. در حین این برنامه های خشن فرزند ها جهان را مملو از ۱-وحشت و ترس ۲-جنایت ۳-ناامنی ۴- بی وفایی ، می‌بیند.

در نتیجه همین فیلم ها به او راه کار برون رفت از این دشواری‌ها را به او یاد می‌دهند و آن توسل به رفتارهای پرخطر و خشونت آمیز است، لذا اعتقادات در فرزندان جامعه کم‌رنگ می‌شود و نشان دادن رفتارهای پرخطر شیوه قابل قبولی برای مقابله با این مشکلات برای او می‌شود . در این حین وقتی با کسی روبرو می شود آماده مقابله با خشونت احتمالی مثل آنچه که در فیلم ها دیده است می‌شود.

حالا باید از مسولین پرسید که چرا باید کارتون ها و فیلم های هالیوودی و فلم های غیر اخلاقی از شبکه های داخلی پخش شود، مگر ما جمهوری اسلامی افغانستان نیستیم. و با برنامه های غرب مخالف نیستیم، مگر در عرصه فرهنگی خلاف این نظر است که هجوم وحشیانه این فیلم ها نوجوانان ما را هدف قرار داده است. چرا نظارت ضعیف بر پخش این کارتون ها و فیلم ها از طرف مسوولین صورت می گیرد.

می گویند یکی از علت های پخش این برنامه ها این است که این فیلم ها و کارتون ها جذابیت بیشتری برای نسل نوجوان ما دارند و این نسل این چنین برنامه های را دوست دارد. حالا چه کار باید کرد؟ راهکار این است که خود برنامه سازان داخلی مبادرت به تولید کارتون ها و فیلم های جذاب و نه پیش و پا افتاده کنند که قدرت رقابت با همنوع خارجی خود را داشته باشد(۵).

ضررها و معایب برنامه های تلویزیون:

۱-یکی از مهمترین آفت های برنامه های این رسانه اعتیاد و عادت کردن به اوست. اگر چند روز برق نباشد و یا تلویزیون ما خراب شود ما با توجه به عادت کردن به این وسیله دچار مشکل خواهیم شد. همچنین از آسیب های عادت کردن به تلویزیون کم رنگ شدن عنصر خلاقیت در انسان‌ها می‌باشد، در نتیجه انسان هر چه بیشتر معتاد به برنامه های تلویزیون گردد از یک طرف خلاقیت در او کمرنگ و از طرف دیگر کنار گذاشتن آن مشکل تر خواهد شد.

یعنی اگر شما هر روز یک ساعت و خانم شما جهار ساعت تلویزیون می‌بینند قطعا آن که کمتر مشاهده می‌کند راحت تر می تواند آن را کنار بگذارد. روانشناسان می‌گویند بچه های مکتبی در روز یک ساعت و بچه های دانشگاهی دو ساعت آماده‌ی دریافت اطلاعات مفید را دارند، حالا اگر این ساعت‌ها در اختیار این رسانه قرار بگیرد زمانی برای گرفتن اطلاعات مفید باقی نمی‌ماند .

۲-یکی دیگر از از ضررهای تلویزیون این است که انسان را زیاده طلب بار می‌آورد. به علت آنکه برنامه ها و فیلم های این رسانه حالت انفعالی دارند در نتیجه انسان وقتی یک سریال را دید دلش می‌خواهد برنامه های بیشتری را ببیند و سیراب نخواهد شد

۳-یکی دیگر از آسیب های برنامه های تلویزیون عدم حرکت ذهن است یعنی اینکه در اثر تاثیراتی که این برنامه ها برسلول های مغز انسان می‌گذارد و حواس انسان را دچار پریشانی می‌کند انسان دچار غش و تشنج و حتی صرع می‌گردد . البته در افرادی که استعداد گرفتن این بیماری را بیشتر داشته باشند با دیدن تلویزیون بیشتر دچار این مریضی ها می‌شوند.

۴-از دیگر آسیب های برنامه های تلویزیون عدم رشد عاطفی انسان است چون ارتباط کلامی بین فیلم و بیننده برقرار نیست و ارتباط یک طرفه است ، در نتیجه انسان دچار خلاء عاطفی می‌گردد.

۵-یکی دیگر از این ضررها تخریب شخصیت است یعنی برخی از فیلم ها واقعیت آنچه در جامعه می‌گذرد را در فیلم نشان نمی دهند. یعنی فیلنامه هایی را انتخاب می کنند که یا در مورد آدم های خیلی خوب است و یا خیلی بد، یا در مورد آدم های خیلی پولدار است و یا خیلی فقیر. در اصل یعنی کارگردان ها صفر و یکی فکر می‌کنند در نتیجه باز خورد این فیلم ها این می‌شود که جامعه دچار نوعی دوگانگی و تخریب شخصیت می‌گردد.

۶-یکی دیگر از این موارد این است که انسان دچار بد آموزی رفتاری می‌شود. بیشترین کسانی که در شبانه روز بسیاری از اوقات خود را صرف برنامه‌ای تلویزیون می‌کنند دچار اضطراب و سوء ظن و هیجان و عدم اعتماد و بد اخلاقی به دیگر افراد جامعه می‌گردند. حالا به نظر شما علت چیست؟ جواب آن خیلی واضح است زیرا فیلم های ما پر شده است از موضوعاتی مثل درگیری ها، اختلافات خانوادگی، خیانت، دوست‌دختر داشتن، طلاق، گرفتن زن دوم و .

۷-یکی دیگر این موارد ترویج مباح بودن رابطه دختر و پسر است. شما کمتر فیلمی را می‌بینید که این موضوع در آن مطرح نشده باشد. یکی از علت های اینکه فیلنامه نویس‌ها این مسائل را در فیلم خود وارد می‌کنند این است که می‌گویند در کشور ما متوسط سن مردم جوان است در نتیجه آوردن این جور مسائل و ترویج آن مد روز است و همچنین موجب می‌شود فیلم فروش بالایی بکند، یعنی پشت پرده این قضایا منافع مالی خوابیده است.

با این اوضاع و احوال جامعه جوان ما به طرف بی‌بند و باری اخلاقی سوق داده می‌شود و متاسفانه کار به جایی رسیده است که قبح رابطه داشتن دوست دختر و دوست پسر در جامعه ما ریخته شده است و متاسفانه نداشتن این رابطه در مکان های علمی مثل دانش‌گاه های ما یک نوع عقب افتادگی و تحجر لحاظ می‌گردد که این اتفاقات کاملا برخلاف دستورات صریح دین مبین اسلام است.

شما وقتی به سمت گیشه سینماها نزدیک می‌شوید می‌بینید که اکثر فیلم های پرفروش به غیر از موارد اندک را فیلم های دختری، پسری تشکیل می‌دهند. حتا این برنامه ها و سناریو های خارجی از زمان پیدایش سینما در افغانستان هم عملی شده است. فلم های بیگانه، مرد ها ره قول است، حماسه‌ی عشق، را می‌توان به عنوان نمونه نام برد. 

۸-یکی دیگر از این موارد بد دهانی و بد لحنی در گفتار است. متاسفانه ما در بسیاری از این فیلم ها این مورد را می‌بینیم که مدام در حال توهین به یکدیگر هستند. حالا بفرمایید با توجه به اینکه یکی از الگوهای نسل نوجوان ما برنامه های این رسانه است آیا این آسیب ها در رفتار و گفتار فرزندان کشور ما اثر نخواهد کرد؟

۹-از دیگر موارد ضررهای فیلم های این رسانه روزمرگی، پوچی، بی هدفی در زندگی است که با عرض تاسف در بعضی از فیلم ها قابل مشاهده است .

۱۰-یکی دیگر این موارد ترویج فرهنگ اسرافی‌گری و اشرافی‌گری می‌باشد. در بسیاری از پیام های بازرگانی تلویزیون شما پشت سر هم تبلیغ فرهنگ مصرف گرایی و اسراف گرایی می‌شود و از طرف دیگر در بسیاری از فیلم ها بریز و بپاش های آنچنانی به تصویر کشیده می‌شود که موجب ترویج فرهنگ اشرافی‌گری را در جامعه فراهم می‌کند.

۱۱-یکی از موارد دیگر بر اصل سرگرمی های بی مورد و برگزاری مسابقات پوچ و بی هدف برای گرفتن یک جایزه اندک است مثل ستاره‌افغان. یک سوال بنده اینجا مطرح می‌کنم آیا انسان برای سرگرمی و بازی آفریده شده است؟ مگر انسان چند سال عمر می‌کند که اینقدر از روزهای خود را صرف برنامه های سرگرمی و بازی کند.

۱۲-از دیگر موارد این است که انسان دچار مشکلات جسمی مثل خستگی زیاد ،کوتاه شدن زمان خواب، ضعیف شدن جسم انسان می‌گردد.

۱۳- تبلیغ الگوهای نامناسب از دیگر آسیب های تلویزیون می‌باشد متاسفانه در رسانه های ما به دو قشر سینمایی اعم از فیلم ساز، بازیگر، خواننده و عوامل آن و قشر فوتبالیست اطلاق واژه هنرمند می‌شود و به آنها بیشتر از اقشار و شغل ها اهمیت داده می‌شود و آنها را به عنوان الگو های جامعه معرفی می‌گردد. حالا یک سوال من از شما دارم، آیا دیگر اقشار و شغل های جامعه مثلا مهندس، پزشک، ، استاد دانشگاه، و حتی نخبه های عملی کشور را نباید جزء هنرمندان واقعی جامعه به‌حساب آورد؟

اگر شما در یک مکتب نظر سنجی کنید که شما به چه شغلی برای آینده خود علاقه دارید می‌گویند بازیگر و خواننده و فوتبالیست! این یکی از بزرگترین معضلات تلویزیون است .

۱۴- از دیگر این موارد مشکلات روحی وروانی است که با دیدن برخی برنامه ها بوجود می آید . بچه ها همزمان با دیدن فیلم می خواهند غذا بخورند و یا درس بخوانند . که به عنوان نمونه مشکل در گوارش انسان پیدا می کند. (۶)

سوال :

یکی از سوالاتی که به ذهن انسان می رسد این است که اصلا چرا ما اینقدر به این رسانه نگاه می‌کنیم و در زندگی ما نقش او حیاتی شده است؟ برای جواب خدمتتان می‌گویم که در قدیم انسان در طول شبانه روز مدام در حال فعالیت بود و معمولا وقت اضافی برایش پیش نمی‌آمد ولی در قرن جدید با توجه به ماشینی شدن زندگی انسان‌ها وقت اضافه پیدا کردند در نتیجه تمداران غربی به فکر پر کردن اوقات فراغت انسان‌ها افتادند پس یکی از کشفیات آنها اختراع تلویزیون بود که این وسیله سعی در پر کردن اوقات اضافی مردم دنیا می‌کرد.

البته به نظر بنده یکی از اهداف آنها از راه اندازی تلویزیون این است که انسان کمتر به فکر خداوند متعال بیفتد و درباره هدف از زندگی و جهان آخرت هم نیندیشد. زیرا وقتی آدم وقت اضافی پیدا نکرد، دیگر به فکر مسایل گفته شده نمی افتد حالا اگر شما درباره علت دیدن برنامه های تلویزیون از مردم سوال کنید به شما جوابهای گوناگونی خواهند داد : (۷)

۱-می گویند علت دیدن این است که ما به برنامه های آن عادت کرده‌ایم

۲- جواب می‌دهند که ما می‌خواهیم مشکلات و سختی های زندگی را فراموش کنیم در نتیجه پای برنامه های آن می‌نشینیم .

۳- اطلاع پیدا کردن از آخرین اخبار و وقایع روز دنیا یکی از این موارد است .

۴-جمع شدن دور هم خانواده و رفقا از دیگر این موارد است .

۵- از دیگر موارد دیدن برنامه های تفریحی و سرگرمی و بازی است .

۶- افراد مسن جامعه برای پیدا کردن یک یار و مونس به سراغ این رسانه می‌روند .

۷- کودکان می‌خواهند از دنیای واقعی عبور کنند و وارد دنیای خیالی شوند .

رابطه تلویزیون با ت و دین :

با توجه به فراگیر بودن تلویزیون در تمام کشورها و ویژگیهای بی بدیل آن و همچنین جذابیت های برنامه های آن در هر کشوری از این کره زمین هر دولتی به دنبال آن است که چارچوب حرکت و برنامه های رسانه خود را طبق ت های اعمالی خود تنظیم کند. اما در کشور ما چنین چیزی وجود ندارد و ت مداران دنبال قدرت و رسیدن به ‌مقام بلندتری هیتند. به عنوان مثال کشور همسایه‌ی ما ایران در قبل از انقلاب نگاه حاکمان به این رسانه نگاه ابزاری و ضد فرهنگی و غیر اخلاقی بود. در نتیجه افرادی که میانه خوبی با مذهب نداشتند در آن فعالیت می‌کردند، پس در این شرایط فیلم های غیر فرهنگی و فاسد در آن ساخته می شد. (۸)ولی با وقوع انقلاب اسلامی این رویه تغییر کرد و آدمهای مذهبی و فرهنگی آرام آرام وارد این رسانه شدند. ولی متاسفانه ما از پتانسل انقلاب اسلامی درست استفاده نکردیم و طوری شد که در همین رسانه فیلمهای غیر مفید و غیر مذهبی به نمایش در آمد. ‌ای در این باره می‌گوید: (۹) باید تلویزیون به جایی برسد که تمام برنامه های آن با بهترین کیفیت در جهت ترویج و نفوذ دین اسلام و همه فرعیات و اصلیات آن از اخلاق و عمل باشد.

آیا رسانه شان این ویژگی های را که حضرت آقا گفتند را داراست! پرفسور مولانا درباره رابطه دین و رسانه می‌گوید تلویزیون باید بر مبنای توحید و تقوا و امر به معروف و نهی از منکر و جامعه شناسی اسلامی بنا شده باشد و در همه موارد از قوانین اسلام پیروی کند(۱۰).

متاسفانه در برنامه های تلویزیون تفکر دینی کمرنگ شده است یعنی ما حضور عنصر دین را کمتر و یا هیچ در آن مشاهده می‌‌کنیم. البته خدمت‌تان بگویم که پر رنگی به این معنا نیست که ما مثلا هر روز در هر شبکه چند سخنرانی مذهبی با دعوت از ون داشته باشیم بلکه باید تمام برنامه هایی که در ۲۴ ساعت از این رسانه پخش می‌شود چه به صورت فیلم، کارتون، سریال، مسابقه ها، میزگردها، سخنرانی ها، کلیپ ها، سرگرمی ها وبه شکلی زیبا و منطقی با جذابیت های عالی نه بصورت شعاری و ظاهرسازی در جهت تبلیغ دین مترقی اسلام ناب باشد.

مشکلات موجود در برنامه های تلویزیون در موضوع دین:

در زمان نبشتن این مقاله دوست دارم این موضوع را یاد آورشوم. چرا که این‌جا به نام جمهوری اسلامی افغانستان است:

۱.در بسیاری از فیلم های به نمایش در آمده از تلویزیون مضامین اصل هدف کارگردان بیشتر نشان دادن جنبه معنوی و دینی آن بوده است. به عنوان نمونه در یک فیلم هدف از آن نشان دادن جامعه‌ی پر از فساد افغانستان است ولی این موضوع اصلی به حاشیه می‌رود و رابطه ارتباط دختر و پسر جایگزین آن می‌شود. (فلم همت افغان)

۲-در بعضی از فیلم های این رسانه که موضوع دینی دارد می‌بینیم که فیلم اصلا جذابیت هنری ندارد و بسیار ضعیف ساخته شده است . مثلا فیلنامه آن ضعیف نوشته شده و یا قوی کارگردانی نشده و یا از بازیگران غیر حرفه‌ای استفاده شده است .

۳-استفاده از بازیگران و افراد بد سابقه در نقش های مثبت فیلم ها و یا استفاده از مجری های مسئله دار برای اجرای برنامه های مذهبی از این موارد است، که موجب ریخته شدن قبح گناه در جامعه می‌گردد و تازه مردم هم حرف‌های دینی که آنها می‌گویند را باور نمی‌کنند، در نتیجه مخاطبین دچار نوعی بی‌اعتمادی و دو گانگی می‌گردند. البته همین آقایان به ما جواب می‌دهند که اصلا در سینما باید این طور باشد که هر بازیگر نقش های متفاوتی را بازی کند و این نشانه توانمندی یک بازیگر است. ما به آنها می گوئیم که وقتی یک بازیگر مسئله دار نقش یک بد‌ماش با عیاش را در یک فیلم بازی می‌کند افکار عمومی او را در این نقش باور می‌کنند ولی اگر در یک فیلم دیگر مثلا نقش ملای مسجد را بازی کند مردم او را باور نمی کنند و بازی او هم اثر مثبت ندارد.

‌ای می‌گوید: با توجه به هدف های نظام جمهوری اسلامی افرادی که در عرصه رسانه فعال هستند باید موجب نهادینه کردن اسلام ناب در زندگی مخاطبان شوند. ایشان ضمن معرفی کردن نفوذ اسلام در زندگی مخاطبان به عنوان هدف تلویزیون، می گوید: از اول صبح تا آخر شب که پیچ رادیو و تلویزیون را باز می کنیم و تک تک برنامه ها و حتی آرم و موزیک و متن فیلم و برنامه های کارتونی و همچنین چهره گویندگان و مجریانی که دیده می شوند و حتی لحن گویندگانی که صدایشان شنیده می‌شود باید منجر شود که اسلام در زندگی مخاطبان رسوخ پیدا کند(۱۴). اما از نظر من نه در ایران و در افغانستان که به عنوان جمهوری اسلامی در میان کشور های جهان مشهور هستند چنین چیزی وجود ندارد.

۴-در بیشترین فیلم های پخش شده از تلویزیون افراد مذهبی و دین دار را از نظر اقتصادی درجه سوم و ضعیف نشان می‌دهد. در نتیجه این حس نزد مخاطب پیش می‌آید که همه دینداران جامعه انسان‌های فقیر هستند، و این تلقی حاصل می‌شود که انگار بین دین و ثروت در جامعه رابطه عکس برقرار است یعنی آدم های دیندار ثروتمند نیستند و آدم های ثروتمند دیندار نیستند! (۱۵)

۵-یکی دیگر از مشکلات فیلم های تلویزیون این است که آدم های مذهبی در آن افراد تند مزاج و بداخلاق و خشک و فاقد جذابیت معرفی می‌گردند که کاملا برخلاف واقعیت های جامعه است. شاید آن کارگردان در محله و محل کار خود با یک آدم به ظاهر دینی که بداخلاق است برخورد کرده باشد ولی نباید قیاس کرد و همه دینداران را این طوری معرفی کرد

۶- بعضی برنامه هایی که از این رسانه پخش می شود برنامه های خارجی هستند که همراه با شادی و جذابیت است این احساس به انسان دست می‌دهد که انگار زندگی مادی و غربی ایجاد این روحیه شاد را می‌کند و در جامعه و دین ما خبری از این مطلب نیست. این سوال پیش می‌آید که آیا ما در کشورمان توانایی تولید برنامه های جذاب و دیدنی را داریم یا نه؟ لازم است که مسوولان وزارت اطلاعات و فرهنگ ما به دنبال جذاب کردن برنامه های دینی در این رسانه باشند تا مردم به طرف فیلم های خارجی نروند و نگویند که دین با شادی و خوشی ناسازگار است.

۸-متاسفانه در بعضی از فیلم های دینی نگاه به دین ابزاری است یعنی دین وسیله ای برای برآورده شدن حاجات انسان‌ها است . پس اگر این طوری باشد وقتی مردم ما حاجت و نیاز نداشته باشند کاری با دین ندارند!

۹-در بعضی از فیلم های دینی طوری به تصویر کشیده می‌شود که دنیا محل مکافات عمل است و هر کس تمام کارهایی (مثبت یا منفی) را که انجام داده در همین دنیا مجازات و یا ثواب به او داده خواهد شد. حالا اگر این حرفها درست باشد عده‌ای از مومنین که به آنها ثواب داده نشده مایوس و بعضی از زورگویان که به آنها عقاب در این دنیا داده نشده مغرور می گردند. که این نگاه کلی اشتباه است چون فلسفه معاد از بین خواهد رفت .

۱۰-در بعضی از فیلمهای خارجی که از تلویزیون پخش شده، در اصل در جهت تبلیغ فرقه های منحرف و اشاعه شبهه در جامعه بوده است .مثل سریال افسانه جومونگ که به دنبال تبلیغ دین انحرافی بودایی است.

۱۱-در بعضی از فیلم های خارجی پخش شده از تلویزیون انسان‌های غربی را آدم های با فکر و با اخلاق و منطقی و همچنین زندگی های آنها را با نشاط و با آرامش نشان می‌دهد ولی متاسفانه در فیلم های داخلی در بیشتر اوقات موضوعات مطرح شده، جدایی و درگیری وخیانت و طلاق است، که واقعا برخلاف آن است که در جامعه ما می‌گذرد. جالب این است که این قبیل فیلم ها خیلی زود به جشنواره های معتبر خارجی راه پیدا می‌کنند و حتی جایزه بهترین فیلم را هم به خود اختصاص می دهند مثل فیلم آرمان شهر یا اتوپیا که در سال پار توسط کارگزدانی ملالی زکریا زن افغان ساخته شده بود کاندید جایزی اسکار ۲۰۱۵ شد.

۱۲-متاسفانه در بعضی از فیلم ها نوعی اعتقاد به زندگی بدون خدا را در ذهن بیننده تبلیغ می‌کنند در نتیجه بیننده خود را به سمت تفکر ضد دینی می‌کشانند .

از نمونه های این برنامه ها می توان به فیلمهای خیالی که برای کودکان به تصویر کشیده می‌شود نگاه کرد که در آن از انسان به عنوان تنها فرمانده عالم یاد می‌شود که او تنها با کمک گرفتن از قوه عقل و توانایهای خود هر کاری را که اراده کند در عالم هستی انجام می دهد. لوگراسمن(۱۶) از متفکرین غربی در مورد هری پاتر که از جمله فیلم های خیالی است، می‌گوید اگر می‌خوهید بدانید در هری پاتر چه کسی می‌میرد ، پاسخ آن آسان است و آن وجود خدا است! (۱۷)

در بعضی از فیلم های سینمایی می‌بینیم که بنا است روی زمین یک اتفاق وحشتناک مثل زله، طوفان پدیدار گردد . نکته مهم در این فیلم ها این است که نبرد بین انسان است و طبیعت و خبری از وجود خدا نیست و یا در فیلم های مستند مشاهده می کنیم که موجودات عالم خود به خود و به طور تصادف بوجود آمده اند و خداوند متعال در خلقت آن نقشی نداشته است!

نتیجه :

ما در این مقاله در مورد آسیب های مختلف رسانه تلویزیون صحبت کردیم. مطلبی را می خواهم خدمتتان عرض کنم که با توجه به همه این معایب باز هم رسانه ما دارای پتانسیل خوبی برای تولید آثار فاخر فرهنگی، ملی، اسلامی می باشد. آثار با ارزشی در این پانزده سال توسط این رسانه ساخته شده است ولی ما تا رسیدن به سقف معیارهای اسلام ناب فاصله زیادی داریم و وقتی می توانیم به این آرزو نائل شویم که تمام ملاک های دین مبین در این رسانه عملی شود و همچنین رسانه ما به قدرتمند ترین رسانه دنیا مبدل گردد.

یکی از مشکلات مبنایی که در رسانه های داخلی خود داریم این است که ما به علت نداشتن یک چارچوب فکری و یا یک الگوی ایده‌آل و یا استفاده نکردن از الگوی ایده آل بیشتر به سمت الگوهای غربی و هالیوودی حرکت کرده ایم، در نتیجه از فرهنگ غنی، اسلامی خود فاصله گرفته‌ایم و به فرهنگ بی ریشه آمریکایی و غربی نزدیک شده ایم . لذا در پایان با توجه به این آسیب ها و خطرها راهکارهایی را خدمتتان عرض می‌کنم.

۱- برای آنکه کمتر آسیب های تلویزیون به ما اصابت کند باید بین اعضای خانواده پیوند عمیق عاطفی برقرار شود. طوری افراد خانواده به هم نزدیک شوند که فرزندان، پدر و مادر خود را باور کنند.(۱۸)

۲-کاری کنیم که تل

پیش‌گفتار:

قانون‌اساسی قانونی است که اصول و مقررات نظام حکومتی، چیگونه‌گی حکومت و حدود و اختیارات آن؛ اساس قوای اداره کننده کشور و اداره کننده افراد و وظایف آن‌ها ساخته می‌شود.

     قانون‌اساسی در حقیقت تعین کننده نظام حاکم است قانون که مشخص می‌کند: قدرت در کجا متمرکز باشد روابط قدرت حاکم با آزادی‌ها و حقوق افراد ملت چه است، و قوه های حاکم(مقننه، اجرایه، قضایه) دارای چه اقتدار و قدرت اند، علاوه بر این ها مسایل مانند: پرچم ملی، سرود ملی، نشان ملی، پایتخت و . را مورد بحث و تحلیل قرار می‌دهد در کشور های که دارای قانون‌اساسی اند بهترین سند و عالی ترین سند قانون‌اساسی می‌باشد. به همین منظور من این موضوع را به عنوان تحقیق علمی‌ام انتخاب کردم.

کلید واژه:

قانون‌اساسی، انسان، اجتماع، قوانین افغانستان، فلسفه ، ظهور.

چکیده:

ما در این مقاله قصد داریم تا به تعریف‌های قانون‌اساسی از نگاه دانشمندان علم حقوق بپردازیم و هم‌چنان فلسفه به وجود آمدن قانون‌اساسی را از نگاه دانشمندان معاصر و ادیان الهی به تفسیر بگیریم هم‌چنان ضرورت انسان به قانون‌اساسی،  یعنی انسان چرا نیاز به قانون‌اساسی در یک قلمرو دارد  و سر انجام به سیر شکل گیری قانون‌اساسی در افغانستان می‌پردازیم امید که تا پایان این مقاله را به خوانش‌بگیرید.

 

 

 

 مقدمه:

از روزگاری که انسان به عنون یک موجود اندیشمند، پرسشگر، مدنی و ی-اجتماعی به زنده‌گی حد اقل نظام‌مند و قاعده‌یی رو آورد، اندیشیدن پیرامون جامعه، دولت، حکومت، سازمان ی و زنده‌گی بر بنیاد ساختار تعین اجتماعی، یکی از مهم‌ترین دغدغه ها و مشغولیت های ذهنی ذهن کاوش‌گر او در امر نهادینه شدن زنده‌گی آرام بوده است، انسان ها از زمان خلقت به این فکر بودند که چیگونه زنده‌گی خود را سر و سامان بدهد، در هر جامعه دو گروه ظهور کرد؛ حکومت کننده و حکومت شونده بحث اصلی تنظیم رابطه‌ای دو طرف بوده. به همین دلیل چیز های به شکل قانون و قرار داد ها داشتند و بعد ها که قانون‌اساسی ایجاد شد.

      اما این که قانون‌اساسی چیست؟

     قانون‌اساسی، میثاق یک ملت است وجود  قانون‌اساسی (نوشته یا نانوشته) و عمل به آن نشان از وجود منطق اساسی روابط انسانی ( یعنی قرارداد جمعی و قرار داد اجتماعی) در یک جامعه است که مبنای اساسی تنظیم و کنترول ( روابط بین سازمان ها دولتی با همدیگر، روابط دولت با مردم و مردم با یکدیگر در چارچوب فرهنگ ی مبتنی بر قرار داد و رضایت درونی) می‌باشد هدف قانون‌اساسی تعین عالی‌ترین قواعد و مقررات برای نظام ی است. در واقع این همه قواعدی اند که بر خود حکومت حکومت می‌کند.

     به هر حال قانون‌اساسی در دیدگاه عام، هم بیانگر ساختار ها، روند ها و مناسبات اساسی کشور به حساب می‌آید و هم امروزه، برای شناخت نظام حقوقی و ی هر کشوری در گام اول، به سراغ قانون‌اساسی آن کشور می‌روند.(۱)

     خوب حالا می‌پردازیم به این که قانون‌اساسی چیست، چیگونه‌گی پیدایش قانون‌اساسی در جهان و افغانستان، دلایل نیاز انسان به قانون‌اساسی، و سرانجام تحلیل کلی و جامع خواهد داشتیم از قانون‌اساسی افغانستان. امیدوار هستیم که تا اخیر این مقاله را مطالعه فرمائید!

 

با مهر

محمد نذیر یوسفی، سمستر سوم حقوق- دانشگاه خورشید بهار ۱۳۹۶

 

تعریف قانون‌اساسی:

قانون‌اساسی ترجمه واژه‌ی(constitution) است، که از واژه‌ی لاتینی کانستیوسیو(constitutio)  گرفته شده است، که به معنای منشور و اساس نامه‌ی یک کشور است.(۲)

     اگر بخواهیم قانون‌اساسی را در اصتلاح تعریف نمایم  از دو معیار استفاده می‌شود:

اول: قانون‌اساسی به مفهوم شکلی صوری:

     الف: شکلی: قانون‌اساسی به یک سلسله اصول و قواعد مدون و مرتبی گفته می‌شود که با یک متن رسمی و تشریفاتی، به وسیله‌ی مقامات صلاحیت‌دار به تصویب رسیده باشد و بر افراد و تشکیلات ی و متصدیات امور حکم براند.(۳)

     ب: مجموعه قواعد اساسی که سندی به نام قانون توسط مقامات ویژه‌ی صلاحیت‌دار تصویب شده باشد.(۴)

     ج: مجموعه قواعدی که سندی به نام قانون‌اساسی گرد آمده و تصویب و بازنگری آن با تشریفات و با آیین وضع و بازنگری قوانین عادی صورت می‌گیرد.(۵)

     همان‌طور که توضیع داده شد سند رسمی که توسط مقامات صلاحیت دار و تشریفاتی به نام قانون‌اساسی گرد آمده باشد که در آن به توضیع تشکیلات ی و متصدیان امور پرداخته شده باشد به نام قانون‌اساسی شکلی تعریف می‌شود.

دوم: قانون‌اساسی به مفهوم مادی و ماهوی:

 این معیار صرفاً بر جوهر و ماهیت قاعده توجه دارد و به شکل و صورت قاعده با منشاء وضع آن نگاه نمی‌کند. لذا قانون‌اساسی بر اساس این معیار  عبارت از: اصول و قواعدی که در ذات و طبعیت خود اساسی هستند چه در متن سند قانون‌اساسی ذکر شده باشد با این که مقتضای عرف حقوق اساسی باشد.

     الف: قانون‌اساسی متشکل از مجموعه قواعد و مقررات حاکم بر قوای دولتی و صلاحیت‌های آن‌ها و حقوق و آزادی های فردی است.(۶)

     ب: قانون‌اساسی متشکل از مجموعه قواعد و مقررات کلی است که شکل حکومت و سازمان عالی قوای سه گانه کشور و ارتباط آنها را با یک‌دیگر و حقوق ازادی های افراد را در مقابل دولت مشخص می‌نماید.(۷)

     ج:  قانون‌اساسی به قواعد و ضوابطی اطلاق می‌شود، که ناظر به نحوه‌ی اعمال قدرت، سازمان و ساختار حکومت، و حقوق و آزادی های ملت می‌باشد.(۸)

فلسفه و سیر پیدایش قانون‌اساسی:

 گر چه از پیدایش قانون‌اساسی به این نام و نشان بیشتر از دو قرن نمی‌گذرد، که عبارت از همان ظهور قانون‌اساسی به شکل که وجود دارد که در مبحث بعدی دنبال خواهیم کرد اما به این مفهوم قانون‌اساسی وجود نداشت و  قدمت زیاد ندارد، اما ماهیت و محتوای قانون‌اساسی بسیار قدیم و از قدمت انسان است؛ یعنی از آن روز که زنده‌گی اجتماعی انسان در بهنه‌ی حیات آغاز گردید. وجود قانون‌اساسی به معنای خاص نیز جزء انفکاک ناپذیر آن شد. و آهسته، آهسته انگشاف پیدا کرد.(۹)

ظهور قانون‌اساسی جدید:

همان گونه که یادآور شدیم قانون‌اساسی از نظر محتوا سابقه‌ی ریشه‌داری در زنده‌گی انسان دارد و با پیدایش حکومت ها پیشرفت و به اینجا زسیده . از نظر تاریخی قدیمی ترین قانون‌اساسی نوشته شده به شکل جدید به تاریخ ایالات متحده‌ی امریکا در سال ۱۷۸۷ و تاریخ انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۹۱ بر می‌گردد.(۱۰)

     در امریکایی ها در سال ۱۷۷۶ انقلاب نمودند بالای پارلمان انگلیس که انگلیس و اعلامیه اسقلال خود را پخش کردند که با وجود آن امریکا دارای اسقلال شد. و دراین جنگ فرانسه به شکل غیر مستقیم به امریکا کمک می‌کرد چون انگلیس دشمن او زمان فرانسه بود به شکست انگلیس باعث قوی شدن فرانسه در اروپا می‌شد و در ادامه قانون‌اساسی امریکا ساخته شد. اما بی خبر از آن که انقلاب امریکا بالای مردم فرانسه بسیار تاثیر گذاشت چون انقلاب امریکا نتایج خوبی داشت مثل آزادی به کاگران. به همین دلیل فرانسه در فاصله کوتاه‌ی شاهد انقلاب بود. در سال ۱۷۸۹ انقلاب کبیر فرانسه رخ داد اما این انقلاب به ضد کدام کشور دیگر نبود بلکه علیه دولت خود فرانسه و شخص شاهلوی ۱۶» بود و بعد از دو سال بعد کنوانسیون ملی تقیقاً در ۲۱ سپتمبر  سال ۱۷۹۲ صاحب قانون‌اساسی نوشته شده شد.(۱۱)

     در دوره های بعد از جنگ جهانی دوم برنامه قانون‌اساسی در تمام کشور ها زیر دست گرفته شد و کشور های اسیایی، افریقایی و اروپایی همه صاحب قانون‌اساسی شدند.

ادیان الهی و قانون‌اساسی:

چنین به نظر می‌رسد که نخستین جرقه‌های تشکیل حکومت و تدوین قانون مخصوصاً قانون‌اساسی، در زنده‌گی انسان، توسط ادیان آسمانی و پیامبران الهی زده‌شده است. چنانچه {خداوندج در آیه ۲۱۳/ بقره می فرمائید: کان الناس امه وحده. . ترجمه: مردم همه در آغاز یک دسته بودند( به تدریج دچار اختلاف شدند) پس پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند در آنچه اختلاف داشتند، داوری نمایند. .} و همچنان{در آیه ۲۵ سوره الحدید نیز آمده است: لقد ارسلنا رسلنا بالبینات. . ترجمه: ما رسولان خود را به گونه‌ی روشن فرستادیم و با آن‌ها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و نافعی برای مردم است} خوب از آیه های  فوق یک برداشت اجمالی وجود دارد که می‌توان گفت خداوندج در بعثت پیامبران خود سه قوه‌ی اصلی  دولت را مورد اشاره قرار داده است:

     ۱ . کتاب» به عنوان سمبول (قوه‌ی مقننه)؛

     ۲ .  میزان» به عنوان سمبول قضا و عدالت(قوه‌ی قضایه)؛

     ۳ . حدید» به عنوان سمبول قدرت و حکومت (قوه اجرایه)؛(۱۲)

     یکی از سنت های پایدار الهی بعثت پیامبران (ع)  اعم از انبیا ورسل تا زمانی حضرت محمدص و پس از آن اتخاب اولیای خدا دعوتگران بر حق، برای دعوت بشریت به سوی هدایت، آزادی و انسانیت است.(۱۳)  بدون شک همه می‌دانم که یکی از اهداف قانون تنظیم آزادی های افراد که نه توسط یک‌دیگر شان حق شان پامال شود و نه توسط حاکمان و انسانیت که همه کشور ها آن را در نظر می‌گیرند چیزی که حالا غربی ها به عنوان حقوق بشر می‌شناسند و آن را به عنان یک اصل پذیرفته اند. یعنی درکل گفته می‌توانم که بار ها در قران‌کریم و در احادیث پیامبرص در رابطه به قانون‌اساسی اشاره ها شده است و مثال هایش را هم در بالا ذکر نمودیم.

ضرورت انسان به قانون‌اساسی:

انسان موجود دو بُعدی است، یعنی بُعد اول (فردی) بُعد دوم (اجتماعی) در بُعد فردی انسان با خود و آرمان های خود است یعنی آنچه به عنوان افکار، باورها، آرمان‌ها. است اما در بُعد اجتماعی روابط آن با دیگران به یک دسته از قواعد و قوانین نیاز است که در سطح بالاتر آن را قانون‌اساسی تنظیم می‌کند. خلاصه از ساختار دولت شروع تا تنظیم روابط قوه ها و از آن تا به وظایف شهروند . برای این وضع شده تا انسان در اجتماع سعادت مندانه زنده‌گی نماید.

      اندیشمندان اسلامی مسایل زیادی را از نیاز انسان به قانون‌اساسی ارایه نموده اند آن ها می‌گویند از یک طرف انسان موجود اجتماعی است، و به زنده‌گی به اجتماع نیاز دارد و از سوی دیگر به حکم دوست داشتن خود و منافع خود زیاد فکر می‌کند تا در تمام کار ها منافع خودش را زیادتر در نظر بگیرد و سود بیشتر ببرد که این همان بُعد نفسانی انسان می‌شود یک بخش‌اش برای ادمه حیات از نیاز های اصلی است و تکمیل کردن مواد مورد ضرورت بدن و یک بخش دیگر از خواص تحریک کننده‌ی شیطان به میان می‌آید که انسان را به انواع ظلم، بی‌عدالتی و به جان و مال حقوق دیگران می‌کند و برای کنترول این گونه انسان ها که نفس حاکم شان است باید قانون‌اساسی باشد تا اصل انسانیت را زیر پا کرده و مانع آزادی های دیگران می‌شود.(۱۴) 

پیدایش قانون‌اساسی در افعانستان:

کشور ما زمانی صاحب قانون‌اساسی شد که استقلال ی خود را بدست آورد، نظر به سرنگونی نظام ها سیر طولانی را طی کرده است که نمی‌خواهم آن را مورد بحث قرار دهیم اما به عنوان خلاصه جدول ذیل قوانین اساسی جمهوری اسلامی افغانستان(۱۳۰۱ ـ ۱۳۸۲)هجری شمسی، اسم‌ها قوانین اساسی و هم چنان دوره و سال‌های آن ذکر شده است. (۱۵)

     برای اولین بار در تاریخ افغانستان در سال ۱۳۰۳ در دوران سلطنت شاه امان‌الله قانونی به نام نظامنامه» به نشر رسید، که به سلسله این نظام‌نامه دولت‌های مختلف روی کار آمده و تغییرات در قانون بوجود آوردند.

     ۱. نظام نامه دولتی عالیته افغانستان:این نظام نامه در ۷۳ ماده در۱۰ حوت سال۱۳۰۱ از طرف لویه جرگه مشرقی و در ۲۰ حمل سال ۱۳۰۲ از طرف لویه جرگه پغمان به تصویب رسید.

     ۲. اصول اساسی دولت عالیه افغانستان: در زمان محمد نادر شاه خان در ماه میزان ۱۳۰۹ در ۱۱۰ ماده به تصویب رسید.

     ۳. قانون اساسی ۱۳۴۳: این قانون در ۲۹ سنبله سال ۱۳۴۳ در یازده فصل ۱۲۸ ماده در زمان محمد ظاهر شاه به تصویب لویه جرگه رسید.

     ۴. قانون اساسی ۱۳۵۵: این قانون در زمان زمامداری محمد داود خان در ۱۳ فصل ۱۳۶ ماده در ۲۵ دلو ۱۳۵۵ از طرف لویه جرگه به تصویب رسید.

     ۵. اصول اساسی جمهوری دموکراتیک افغانستان، ۱۳۵۹: این اصو به طور موقت پس از فیصله شورای انقلابی ج.د. ا در ۶۸ ماده به تاریخ ۲۵ حمل سال ۱۳۵۹ ه. ش در زمان ببرک کارمل به تصویب رسید.

     ۶. قانون اساسی ۱۳۶۶: این قانون در ۸ قوس سال ۱۳۶۶ در ۱۳ فصل ۱۳۹ ماده در زمان زمامداری دوکتور محمد نجیب‌الله از طرف لویه جرگه به تصویب رسید.

     ۷. قانون اساسی ۱۳۶۹: این قانون در واقع تعدیل قانون ۱۳۶۶ می‌باشد. این قانون در ۸ جوزا سال ۱۳۶۹ به تصویب رسید.

     ۸. در ۸ ثور ۱۳۷۱ حکومت مجاهدین به ریاست صبغت‌الله مجددی و در اسد ۱۳۷۱ حکومت برهان الدین ربانی در افغانستان روی کار آمد که تا سقوط نظام طالبان مجاهدین از قانون اساسی دوکتور محمد نجیب الله با تغیرات کلمات دینوی استفاده می‌کردند.

     ۹. امارات اسلامی طالبان قانون اساسی نداشتند.

    ۱۰. قانون اساسی ۱۳۸۲: این قانون در ۱۲ فصل ۱۶۲ ماده در تاریخ ۲۲ قوس تا ۱۴ جدی سال ۱۳۸۲ از طرف لویه جرگه به تصویب رسید. این قانون در زمان زمام داری حامد کرزی رئیس جمهوری انتقالی دولت جمهوری اسلامی افغانستان تصویب گردید.(16)

     تمام ویژه‌گی ها یک قانون‌اساسی در آن است، حتا که گفته می‌شود بی‌نظیرترین قانون‌اساسی در منطقه است. مشکل اصلی در قسمت ضعیف بودن اقتدار حکومت است. و نقض آشکار قانون توسط قوه های قانون گذار، بی‌برنامه‌گی از آگاهی مردم از قانون از مهم‌ترین مشکلات قانون‌اساسی افغانستان به شمار مي‌رود.

خلاصه:

انسان یک موجود اندیشمند است و همیشه در تلاش یک زنده‌گی آرام است، به همین منظور تاریخ ایجاد قانون‌اساسی بر می‌گردد به تاریخ پیدایش انسان. اما قانون‌اساسی چیست؟

     قانون اساسی میثاق یک ملت است چه نوشته شده باشد و چه نانوشته شده، هدف از ایجاد قانون اساسی ساخت قواعد و مقررات  برای ایجاد قوه های و اعمال آن است، و در دید‌گاه عام قانون بیان‌گر ساختار، قوه‌ها، مقررات وظایف حاکمان و مردمان یک سرزمین خاص می‌باشد.

     (کانستیوشن) در انگلسی به قانون اساسی می‌گویند و همچنان در فرانسوی به آن (کانستسیون) می‌گویند ودر زبان عربی به آن (دستور) می‌گویند در زبان اردو به آن (آئین) می‌گویند. اما وقتی بخواهیم قانون اساسی را اصتلاحاً تعریف نماییم دو اصل وجود دارد یا دو مفهوم وجود دارد یک مفهوم شکلی: از این دید قانون اساسی قواعد و مقراراتی است که با یک متن رسمی و تشریفاتی توسط مقام صلاحیت دار به افراد یک سرزمین حکم نماید.

      دوم قانون اساسی به مفهوم مادی: این معیار فقد با جوهر و ماهیت قاعده توجه دارد نه به شکل و قواره آن، از این دید قانون اساسی مجموعه قواعد و مقراراتی حاکم بر قوای دولتی است که به تنظیم روابط شان و صلاحیت های قوای دولتی می‌پردازد و در کل سندی است که به تفسیر قوه های دولت می‌پردازد. که همان قوه مقننه، اجرائیه و قضایه است.

      قانون اساسی همان گونه که پیش‌تر اشاره شد از زمان پیدایش انسان وجود داشته اما به شکل فعلی و معاصر دو، سه قرن بیشتر از ایجاد قانون اساسی نمی‌گرد. نخستین قانون اساسی به شکل فعلی در امریکا پس از اسقلال امریکا از نزد انگلیس در سال ۱۷۸۷ ایجاد شد و بعد از آن در فرانسه انقلاب کبیر فرانسه رخ داد و در سال ۱۷۹۲ قانون اساسی فرانسه را کنوانسیون ملی‌ ساخت و آهسته، آهسته تا پس از جنگ جهانی دوم همه کشور ها صاحب قانون اساسی نوشته شده یا نانوشته شده شدند.

     ادیان الهی به خصوص اسلام در بخش های مختلف به موضوع قانون اساسی پرداخته اگر به تفسیر ها مراجعه شود دانشمندان اسلامی کتاب را به عنوان قوه قانون گذار تفسیر می‌کنند. و همچنان میزان را به عنوان قوه قضایه تفسیر می‌نمایند و همچنان حدید را به عنوان سمبول قدرت و حکومت یعنی قوه اجرایه تفسیر می‌کند یعنی گفته می‌توانیم که ادیان الهی همه به یک شکلی دارای قانون اساسی بوده اند.

     انسان به قانون اساسی سخت نیاز دارد چون انسان در تنهای به همه کار های زنده‌گی پرداخته نمی‌تواند، به همین منظور اجتماع به میان آمده تا نیاز های انسان ها را مرفوع بسازد اما خواست و غرایز هر فرد فرق می‌کند و این خواست های مشروع و یا هم نامشروع باعث می‌شود تا در قلمرو آزادی افراد دیگر تحریم شود به همین منظور است که انسان نیاز به قانون اساسی دارد. اندیشمندان اسلامی نفس را دلیل ایجاد قانون اساسی در کره‌خاکی می‌دانند چون باز هم خواست و آرمان های هر فرد فرق می‌کند و وقتی که شیطان بالای نفس انسان حاکم شود انسان دیگر نمی‌تواند خود را هدایت کند و نیاز به قانون‌اساسی دارد.

    سرانجام در این مقاله به قوانین اساسی افغانستان نیز پرداخته شد، که از سال 1298 یعنی پس از استقلال ی افغانستان صاحب استقلال ی شد و در سال۱۳۰۱ نخستین قانون اسای ایجاد شد و تا حال ۷ قانون اساسی در افغانستان ساخته شده و با تغییر نظام بر هم خورده آخیرین قانون اساسی در کشور در زمان آقای کرزی در سال ۱۳۸۲ ساخته شد که دارای ۱۲ فصل و ۱۶۲ ماده می‌باشد و بی‌نظیر ترین قانون اساسی در سطح منطقه پنداشته می‌شود.

منابع:

۱ . نیاز، عبدالوحید، حقوق اساسی عمومی، کابل، انتشارات یوسف‌زاد، چاپ سوم، سال۱۳۹۵، ص ۵۷.

۲ . همان.

۳ . قاضی، ابوالفضل، حقوق‌اساسی و نهاد های ی، چاپ یازدهم، تهران، انتشارات مستقبل، سال ۱۳۸۰ ص ۹۱.

۴ . صفار، محمد جواد، آشنایی با قانون‌اساسی جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول، تهران، مرکز آموزش مدیریت دولتی، ۱۳۶۹. ص ۴.

۵ . شیحا، دکتر ابراهیم عبدالعزیز، کلیات در باره‌ی قانون‌اساسی، ترجمه سرور دانش، چاپ ایران، زمستان ۱۳۸۰، ص ۲۱.

۶ . دانش، سرور، حقوق اساسی افغانستان، انشارات دانشگاه ابن‌سینا، کابل، زمستان ۱۳۸۹، ص ۴۵.

۷ . مدنی، سید جلال الدین، حقوق اساسی و نهاد های ی، چاپ سوم، تهران، ۱۳۷۴، ص ۲۷.

۸ . نیاز، عبدالوحید، حقوق اساسی عمومی، ص ۵۸.

۹ . دانش، سرور، حقوق اساسی افغانستان، ص ۴۰.

۱۰ . دلیری، دکتر سینا، مبادی علم حقوق، انتشارات دانشگاه خورشید، کابل ۱۳۹۵، ص۹۰.

۱۱ . دانشگاه کابل، تایخ ی جهان،  جزوه‌ی درسی، انتشارات دانشگاه خورشید ۱۳۹۵، ص ۱۶ص ۲۴.

۱۲ . دانش، سرور، حقوق اساسی افغانستان، ص ۳۵.

۱۳ . راشد، عبدالباری، بصیر های اسلامی،انتشارات بنیاد فرهنگی مولانا راشد (رح)، چاپ چهارم، کابل ۱۳۹۵، ص۱۵۰.

۱۴ . لودین، میرعبدالله، مسائل مهم شناخت(۱۸۹ پرسش و پاسخ)، کابل، ۱۳۹۵، ص۴۸.

۱۵. قوانین اساسی جمهوری اسلامی افغانستان(۱۳۰۱ ـ ۱۳۸۲)هجری شمسی، نشرات، وزارت عدلیه، سال: ۱۳۹۲ کابل.

۱۶. دانشنامه‌آزاد(ویکی‌پدیا) در جستجو: سیرتاریخی قانون اساسی در افغانستان.



جی.دی سالینجر: اشتیاق‌تان را برای یادگیری توسعه دهید، تا هرگز در راه رشد و تعالی متوقف نشوید.

نویسنده 1919-2010

 

ویکتور هوگو: هر کس درب مدرسه‌ای را باز کند، درب زندانی را بسته است.

02-85 شاعر و نمایشنامه‌نویس

 

آلبرت اینشتین: هنر عالی معلم ترغیب لذت در بیان خلاق و دانش است.

79-1955 فیزیک‌دان

 

ارسطو: ریشه‌های آموزش تلخ، اما میوه‌هایش شیرین است.

فیلسوف 322-384 پیش از میلاد

 

پوبلیوس سیروس: نادان کسی است که آموزش را حقیر بشمارد.

شاعر سال تولد و مرگش ثبت تاریخ نشده است.

 

بنجامین دیسرایلی: دیدن زیاد، درد و رنج زیاد و مطالعه زیاد سه ستون یادگیری هستند.

ت‌مدار 04- 81

 

تئودور روزولت: آموزش انسان‌ها بدون اصول اخلاقی، تهدیدی برای جامعه است.

ت‌مدار 58- 1919

 

اسکار وایلد: همه‌ی آنچه ارزش دانستن دارد، آموزش دادنی نیست.

نویسنده، شاعر و نمایش‌نامه نویس 54-1900

 

دوریس لسینگ: شما به طور ناگهانی چیزی را درک می‌کنید که در تمام زندگی خود آن را درک می‌کردید، اما این‌بار با راهی جدید. این همان یادگیری است.

نویسنده 1919-2013

 

یوهان ولفگانگ فون گوته: سرانجام ما بخشی از مطالعات‌مان را که عملا انجام داده‌ایم، حفظ می‌کنیم.

شاعر، نویسنده و انسان شناس 1749- 32

 

ژوزف ژوبر: یاددادن یادگیری دوباره است.

نظریه‌پرداز اخلاق 1754-24

 

افلاطون: دانشی که همراه با اجبار کسب شود در ذهن نمی‌ماند.

فیلسوف 427 ق.م 347 ق.م

 

ارسطو: به همان اندازه که زنده از مرده متفاوت است، تحصیل کرده از بی سواد متفاوت است.

فیلسوف 384 ق.م 322ق.م

 

لرد چسترفیلد: دانسته‌هایتان را مانند یک ساعت مچی در دست کنید، نه صرفا به این خاطر که نشان دهید آن را دارید. بلکه به این خاطر که اگر کسی از شما ساعت را پرسید، برایش بگویید.

 

ماری کوری: در زندگی چیزی برای ترسیدن وجود ندارد، بلکه باید درک شود.

فیزیک‌دان 79-1955

 

آلبرت اینشتین: اگر نتوانید موضوعی را به ساده‌گی توضیح دهید، در حقیقت آن موضوع را درست نفهمیده اید.

فزیک‌دان 79-1955

 

کارل ساگان: جایی، چیزی باور نکردنی منتظر آن است که شناخته شود.

ستاره‌شناس و مشاور شرکت ناسا 1934-1996

 

گالیله: هرگز کسی (حتی بسیار نادان) را ندیدم که نتوانسته باشم، چیزی از او یاد بگیرم.

ستا‌ره‌‍شناس و استاد فلسفه‌ 1564-1642

 

برایان تریسی: مشکلات ما را متوقف نمی‌کنند، بلکه به ما آموزش می‌دهند.

سخنران انگیزیشی و نویسنده متولد 1944

 

کنفوسیوس: آموزگار و دانش‌آموز باید زنده‌گی خود را نمونه و نشانه‌ی درخشان از آنچه می‌آموزند، قرار بدهند و گرنه مانند کسانی‌اند که راهی را شناخته اند و از آن راه نمی‌روند.
فیلسوف چینایی 551 ق.م 479 ق.م

 

کنفوسیوس: کشوری که افراد آن از علم و دانش بهره‌مند باشند، دیگر طمع گرسنگی را نچشیده و زندگی راحت و آسوده‌ای خواهند داشت.
فیلسوف چینایی 551 ق.م 479 ق.م

 

ماکسیم- گورکی: کتاب‌ها بودند که به من کمک کردند تا از باتلاق گندیده‌ی جهل بیرون بیایم و گرنه نابود می‌شدم.
نویسنده 48- 1936

 

تولستوی: در دنیا، لذتی که با لذت مطالعه برابری کند، نیست.

فعال ی-اجتماعی 28-1910

 

البر کامو: آزادی، تنها ارزش جاودانه تاریخ است.

نویسنده 1913-1960

 

سقرات: من یک چیز، چیزی نمی‌دانم و آن این است که: هیچ نمی‌دانم.

فیلسوف 470 ق.م 399 ق.م

 

لوسییوس آنائوس سنکا: تا زمانی‌که زنده‌گی می‌کنید، یاد بگیرید که چگونه زنده‌گی کنید.

 

ویلیام هزلت: تعصب فرزند جهل است.

 

ماهاتما گاندی: طوری زنده‌گی کنید که انگار فردا قرار است بمیرید و طوری یاد بگیرید که انگار برای همیشه زنده خواهید ماند.

 

رایلی کینگ: زیبایی یادگیری در این است که کسی نمی‌تواند آن را از شما دور کند.

 

لرد آویبوری: کتاب بخوانید در هنگام تنهایی و در عبارات و معنای آن تفکر کنید.

 

رنو:ملتی آزاد نگردد، مگر به نیرو و خواسته‌ی خود.

 

ملتی که کتاب نمی‌خواند، باید تمام تاریخ را تجربه کند.

---

جمع آوری شده توسط: محمد نذیر یوسفی دانشجوی دوره‌ی کارشناسی حقوق


به‌نام خداوند بخشاینده و مهربان

اعجاز علمی قران‌کریم

محمد نذیر یوسفی

مقدمه:

قران‌کریم کلام الهی است که برای هدایت بشر نازل شده است و یکی از چهار منابع اتفاقی حقوق اسلام است، یعنی در کنار حدیث، اجماع و قیاس از بزرگ‌ترین منابع حقوق اسلام است.

     خود واژه‌ی قران در عربی مصدر است و به معنای قرائت و خواندن استعمال می‌گردد اما در اصطلاح علم اصول فقه عبارت از سخنی است که از جانب خداوند (ج) به حضرت محمد (ص) به زبان عربی نازل شده است. با کوتاه ترین سوره‌ی خویش به تحدی برخواسته، در مصاحف به رشته‌ی تحریر در آمده، به طور متواتر روایت شده، تلاوت آن عبادت محسوب گردیده، با سوره‌ی فاتحه آغاز و با سوره‌ی الناس تمام شده است.(نذیر، ص۳)

قواعدی که از طرف الله متعال برای سعادت دنیایی و اخروی بشر وضع شده در کنار این که دستوراتی است برای برقراری نظم و تأمین ثبات و امنیت در روابط اجتماعی، سعادت ابدی بشر نیز هدف اصلی آن به شمار می‌رود.(دلیری، ص۱۶)

    در این هیچ شکی نیست که متن قران کاملاً به حالت خودش است و همان گونه که در زمان حضرت محمد (ص) در صدر اسلام به عنوان قران جمع‌آوری و ثبت گردیده بود تا حال هم از دید قران‌پژوهشان و مسلمانان به همان حالت‌اش باقی مانده و هیچ تغییر در آن نیامده است. مطالب آمده در قران شامل عبادات(نماز، روزه، حج. )امور حقوقی (بیع، نکاح، طلاق، میراث .) و امور ی و اجتماعی (جهاد، جنگ، صلح، قضا، دادرسی، شهادت.) است.( دانش‌پژوه، ص۱۶۱)

      خوب، دلیل این که قران یکی از منابع اتفاقی در نظام حقوقی اسلام است، یکی این که از نزد الله متعال می‌باشد دوم این که خود قران دارای اعجاز است، مانند اعجاز ادبی، عدم اختلاف در قران، اعجاز قران از لحاظ آورنده آن  و همچنان طرح یک دسته از مسایل علمی در قرآن‌کریم که در این مقاله ما تنها یک دسته از مسایلی را که دانشمدان علوم ساینس توانسته اند آن را آشکار بسازند، می‌پردازیم.

با مِهر

محمد نذیر یوسفی

دانشجوی دوره‌ی کارشناسی حقوق

دانشگاه خورشید ۱۳۹۶

 

علومی که توسط انسان و حواس پنج‌گانه‌اش با استفاده از لمس کردن و شنیدن، دیدن، استشمام کردن و چشیدن در طول تاریخ بشری کشف شده و به این جایگاه رسید. از برکت قدرت الله متعال است(مُنصف، ص۷۳) در همان اوایل، خداوند (ج) بالای حضرت آدم(ع) امر کرد تا در حضور ملائیک نام‌های موجودات و اسرار شان را شرح بدهد آغاز شد: ای‌آدم فرشتگان را از اسماء و اسرار این موجودات با خبر کن هنگامی که آدم آنها را از این اسماء آگاه ساخت.»( بقره/ ۳۳)

      این علوم از ایام آغازین بشر  تا امروز پیشرفت چشم‌گیری داشته است، و به کجا خواهد رسید دور از پیش بینی است. قران‌کریم نیز یک دسته از مسایل علمی اشاره کرده است که بعد از مرور سال‌ها و قرن‌ها در سایه‌ی پیشرفت و ترقی علوم تجربی مورد شناخت و  تصدیق دانشمندان قرار گرفته است که به یک تعداد آنها خواهیم پرداخت اما قبل از آن باید بدانیم که اعجاز علمی یعنی چه؟

اعجاز علمی قران:

خداوند تبارک و تعالی در کلام خویش به بعضی از آیات موجود در هستی اشاره نموده و در آنها به بیان برخی از حقایق طبعیت پرداخته که مردم از وجود شان بی‌خبر بوده اند، حقایقی که حتی عده‌ای از فیلسوفان و فزیکدانان گذشته وجود برخی یا همه آن را انکار می‌کردند، و علت‌اش هم این بود که در افکار شان و داشته‌های شان پیرامون هستی دچار خطاء و اشتباه شده و تصویری دور از حقیقت را به آن ارایه می‌نمودند؛ سپس بحث و بررسی های علمی کم، کم پیشرفت صورت گرفت تا سرانجام به کشف حقایق منجر گشت که قرآن به صراحت یا به صورت ضمنی در عباراتش به آنها اشاره نموده است.(خیرخواه، ص‌ث) که در پایان به یک دسته از آن خواهیم پرداخت.

الف: قانون جاذبه:

قانون جاذبه‌ی عمومی در قرن هفدهم میلادی توسط دانشمندی معروفاسحاق نیوتن» کشف شد غربی‌ها وی را پدر ساینس مدرن در غرب می‌دانند. او قادر به کشف قانون جاذبه زمین شد.(سروری.ص۵۴) در حالی که قرآن‌کریم چهارده قرن قبل به آن اشاره کرده بود. چنانچه خداوند می‌فرمایدخدا کسی است که آسمان ها را بدون ستون هایی که آنها را ببینید بر افراشت انگاه بر عرش استیلاء یافت.(الرعد/۲)

     و در جای دیگر قران‌کریم می‌آیدآسمان ها را بی‌هیچ ستونی که آنها را ببینید خلق کرد و در زمین کوه های بیفکند تا(مبادا زمین) شما را بجم‌باند.»(لقمان/۱۰)این آیه‌های مبارکه همان گونه که به خلقت آسمان‌ها دلالت می‌کند، مطلب برافراشتن آنها را بدون ستون مرئی نیز در بر می‌گیرد، و این ستون های نامرئی همان قوه‌ی جازبه‌ی است که در این آیات یاد شده است و برای این است که آسمان ها با زمین در فاصله‌ی مشخصی قرار گیرد.(نذیر،ص۲۴)

ب: کروی بودن زمین:

خداوند(ج) می‌فرمایدو ما طایفه‌ای را که فرعونیان ذلیل و ناتوان می‌داشتند وارث مشارق و مغارب زمین با برکت گردانیدیم».( الاعراف/۱۳۷)

    خداوند(ج) در این آیه به کروی بودن زمین اشاره کرده است در حالی که این مسأله به اعراب عربستان کاملاً مجهول بود، زیرا در این آیه برای زمین مشرق و مغرب های‌ متعدی مد نظر گرفته شده است در صورتی که زمین مسطح می‌بود تنها یک مشرق و مغرب می‌داشت تنها در صورتی می‌شود چند مشرق و مغرب داشت که زمین کروی باشد چیزی که بعد ها بشر به درک و توانایی دیدن آن رسید.

     همچان خداوند ج می‌فرماید: و در میان مردم برای(ادای) حج بانگ بر آورد تا (زایران) پیاده و (سواره) بر شتر لاغری که از هر راه دوری می‌آیند به سوی تو روی آورند».(الحج/۲۷)

     دانشمندان در این زمینه می‌گویند که استعمال کلمه‌ی عمیق به جای کلمه‌ی بعید به کروی بودن زمین اشاره می‌کند، زیرا خطوط سطح زمین راست نیست، بلکه منحنی بوده و در توضیع آنها به بُعد سوم جهات، یعنی عمیق نیز نیاز است روی همین دلیل است که خداوند (ج) با استعمال این واژه به کروی بودن زمین اشاره می‌کند.

د: تشکیل اسپینل:

امروز اگر به مقبول‌ترین قصر‌ها، موزیم‌ها نمایشگاه‌ها برویم نخست از همه زیر تاثیر سفیدی و یا هم زیبایی زمین آنجا می‌رویم دلیل این آن است که چیزی که در زمین این جا ها به کار رفته سرامیک » است که در زبان عامیانه کاشی» برایش می‌گویند نوع از سنگ های قیمتی از است که آن از ترکیب اسپینل به میان می‌آید. چیزی که سه‌، چهار قرن پیش توسط معماران به میان آمد اما طرح ساخت اسپینل از کجا شد؟

خداوند (ج) می‌فرماید: به راستی (ما) پیامبران خود را به دلیل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف بر خیزند و آهن را که در آن برای مردم خطری سخت و سودهایی است پدید آوردیم تا خدا معلوم بدارد چه کسی در نهایت چه کسی در نهان او و پیامبرانش را یاری می‌کند آری خدا نیرومند شکست ناپذیر است».(الحدید/۲۵)

    همچنان می‌فرماید قطعات آهن را بیاورید آنگاه دستور داد که تا به آب بکنند و از عمق زمین تا مساوی دو کوه از آهن دیواری بسازند و سپس آتش افوخته تا آهن گداخته شود آنگاه مس گداخته را بر آن آهن بریزم از آن بعد قوم نه هرگز شکستانده شد و نه بالا شدن به آن و نه ایجاد رخنه آن توانایی یافتند».(الکهف/۹۷.۹۶)

     در این آیه مبارکه الله آمده است که چگونه می‌توان یک دیوار سخت و لشم ساخت که نه از بین برود و نه کسی در آن رخنه کرده بتواند و این دیوار و ترکیب همان ترکیبی است که قرن ها بعد دانشمندان اسمش را اسپینل گذاشتند و از آن برای ساخت سرامیک» یا همان کاشی ها ظریف استفاده می‌شود.

برای همه‌ی ما معلوم است که عنصر آهن در ساختمان سلاح و فابریکه‌ها بکار می‌رود؛ همان چیزی است که در کتاب‌های کیمیا و علوم طبیعی ذروی از آن بحث می‌شود و این آهن است که قوی ترین نیروی زروی را تمثیل می‌کند نیروی که از دیگر فات قوی تر و فروان تر است.

     در مورد اسپینل دانشمندان چنین فارمولی را به دست داده اند که آهن + هوا + مس = ترکیب اسپینل و این اعجار خیلی سخت و لشم است.

اگر چه بنده از کیمیا چیزی نمی‌داند اما در جای دریافتم که از اسپینل برای سرامیک سازی استفاده میگرد‌د و فرمول ذیل را با خود دارد: Fe + Cu + O------------àFeCu2O4

ج: اتم و اجزای آن:

خداوند (ج) می‌فرماید و هیچ زره‌ی در همه زمین و آسمان از خدای تو پنهان نیست و کوچک‌ترین ذره و بزرگ‌تر از آن هر چه هست همه در کتاب مبین حق مسطور است».(سوره‌ی یونس، آیه ۶۱)

      این زره کوچک همان اتوم است، که دانشمندان از دیر وقت ها فکر می‌کردند که کوچکترین زره‌ی که دیده می‌شود اتوم است اما بعد ها دریافتند که از اتوم کوچکتر نیز وجود دارد که عبارت از پروتون و الکترون است.

     اگر چه در اویل دانشمندان فکر می‌کردند که این زره‌ دارای وزن نیست اما بعد ها یک دانشمند در چاپان در یافت که اتوم دارای وزن است. در حالی که خداوند (ج) می‌فرماید پس کسی که به اندازی ذره کار خیر کند و یا بدی را کرده باشد آن را می‌بیند».(اال/۷-۸)

     یعنی زره هم قابل اندازه گیری است، پس دیدین که قران ۱۴ صد سال پیش این موضوع را یاد آور شده بود اما دانشمندان آن را قرن ها بعد کشف کردند این خود نشان دهنده قدرت و عظمت الله متعال است.

د:‌ حرکت ستاره ها در مدار های خویش:

خداوند (ج) می‌فرماید: نه خورشید را مناسب است که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی جوید و هر کدام در فلک خود شناورند».(یاسین/۴۰)

     این آیه کریمه به حقیقت اشاره می‌کند که خورشید و ماه هر کدام در فلک خاص خود حرکت می‌کنند. این حقیقت را بیان می‌کند که که اجزاری سماوات همه در فلک خود در حرکت اند، بدین ترتیب آیه فوق افلاک را همان مدار های ستاره‌گان و سیاره‌گان معرفی می‌کند. و به همین ترتیب به متحرک بودن زمین در چند جای اشاره می‌شود. از آنه جمله سوره طه» قران زمین را گهواراه تشبیه کرده است. است اشاره‌ای بسیار دقیقی است به حرکت آن گهواراه خود متحرک است.(نذیر،ص۲۹)

 در بخش اول سوره‌ی (یاسین/۴۰) خداوند (ج) به نرسیدن خورشید به ماه، اشاره می‌کند که  نرسیدن خورشید به ماه نشان دهنده‌ی این است که زمین مدار خاص خود را دارد و مهتاب مدار خاص خودش‌را هر دو در مدار خود می‌چرخند و این نشان دهنده حرکت زمین به گرد آفتاب است که با این حرکت فصل‌های سال به میان می‌آید. در ادامه‌ی این آیه به ساختار روز و شب پرداخته شده است به این مفهوم زمین حرکت خاص خود را دارد و این حرکت زمین به دور خودش شب و روز به میان می‌آورد . این موضوع و حرکات زمین را قرن ها بعد دانشمندان علم نجوم کشف و پخش نمودند چیزی که در قران‌کریم قرن ها پیش گفته شده بود.

هـ احتراق بدون آتش:

خداوند (ج) در قرآن‌کریم می‌فرماید:نه شرقی و نه غربی روغن بر افروزنده است. که نور می‌بخشد در حالیکه با آتش تماس نداشته باشد» (نور/ ۳۵)

      در این آیه اشاره به چیزی است که نور بخش می‌کند و نه در شرق است و نه در غرب یعنی شکل فزیکی هم ندارد و توسط آتش هم ساخته نشده اگر فرض شود که این منبع انرژي است پس به‌گمان اغلب که منظور از برق باشد. که پس احتمال زیاد است که این آیه مبارکه به کشف برق اشاره نموده است. برقی که امروز از بزرگ ترین و بهترین کشفیات بشر به‌شمار می‌آید و همه پیش‌رفت های بشر مدیون آن اند.(خیرخوا، ص۱۱۰).

جمع بندی:

همان‌گونه‌ی که تفکر و تعقل و اندیشیدن پیرامون هستی در قران جایگاه برجسته‌ی دارد، علم و فن نیز از جایگاه‌ی مهمی برخوردار است. قرآن، به مثابه یک کتاب بی‌بدیل آسمانی مملو از شگفته‌گی‌ها و ارزش های سازنده و مسایل و مباحث الهام بخش که در صورت توجه نمودن انسان‌ها به آنها و در صورت فکر کردن پیرامون مسایل و مباحث ذکر شده در قران هر کدام یک مبحث و روزنه‌ی تازه‌ی را در عرصه‌ی علم و فن‌آوری باز می‌کند. مباحثی که در قران به گونه‌ی برجسته و منظم طرحه شده اند و مثال های که از نحوه‌ی خلقت هستی مخلوقات خدا و نقش موجودات و پدیده های مختلف در نحوه‌ی شکل گیری هستی و آغاز و تداوم حیات در هستی، به خصوص در زمین همه و همه مثال های مهمی اند در راستای ایجاد، انکشاف و گسترش علم و فن در میان ها.

     دین و علم چیزی اند واحد با این مفهوم که دین طریقه است که انسان را به علم می‌رساند و دین بسوی علم رهنمایی می‌کند، طوری نیست که بین دین و علم خط فاصله کشید، دروازه علم را ببندیم، و از فراگیری علوم چشم پوشی نماییم و یا فزیک، کیما، ریاضی، بیولوژی. را از جمله علوم ندانیم،  تردید نیست که قرآن‌کریم کتاب فزیک و کمیا نیست ولی آشنایی با موجودات چیزی است علمی.

       چنانچه خداوند (ج) انسان را جانشین خود در روی زمین ساخت و انسان هم حق استفاده از تمام داشته زمین را دارد به شرط که شکر الله متعال را انجام دهد و غرق خواهشات نفسانی خود نشود به هر چیز به شکل مادی و ظاهری آن نگاه کند و شکل باطنی و معنوی آن و به خالق آن فکر نکند. پس بر ما است که مسایل علمی را که در قرآن به آن اشاره شده یاد گرفته تا به عنوان سلاح از آن در مقابل دشمنان اسلام و قران که با یک مشت از علمی که دارند می‌خواهند که نشان بدهند که همه چیز نزد آنهاست و در اسلام خبری از علم و ساینس نیست!

خواندن این اعجاز ها سلاحی است برای نسل جوان تا با استفاده از آن در مقابل اشخاص و افکار باطل بجنگند و به همه جهانیان نشان بدهند که اسلام بهترین و کامل‌ترین دین در سراسر خلقت بشریت بوده و خواهد بود.

منابع:

۱ . قران‌کریم.

۲ . نذیر، دادمحمد. (۱۳۹۵). اساسات حقوق اسلام. جلد دوم. کابل: انتشارات حامد رسالت.

۳ . خیرخواه، غلام محمد. (۱۳۹۰). برتری های اسلام در اعجاز علمی رحمان. غور: نشر(پی‌دی‌اف).

۴ . سروری، دکتر عبدالقهار. (۱۳۹۵). قران از دید یک پژوهش‌گر.کابل: انتشارات پرند.

۵ . مُنصف، نثار احمد. (۱۳۸۹). معرفی قران. چاپ دوم. کابل: انتشارات منصف.

۶ . راشد، عبدالباری. (۱۳۹۵). بصیرت های اسلامی. کابل: انتشارات بنیاد علمی و فرهنگی مولانا راشد.

۷ . دانش‌پژوه، مصطفی. (۱۳۹۲). مقدمه‌ علم حقوق. تهران: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.

۸ . دلیری، سینا. (۱۳۹۵). مبادی علم حقوق. کابل: انتشارات موسسه‌ی تحصیلات عالی خورشید.

یادآوری: اگر نقدی، نظری پیشنهادی در باره‌ی این مقاله و دیگر نوشته های من(محمد نذیر یوسفی) داشتید می‌توانید از این آدرس‌ها با من وصل شوید.

m.naziryosfi224@gmail.com آدرس‌برقی:

.https://www.facebook.com/yosfi.786فیسبوک: محمد نذیر یوسفی:

www.nazir1999.blagfa.comوبلاگ: 

0795553605 شماره‌ی تماس:

 

 


تنها بودن، داشتن حس نا امیدی، افسرده‌گی، داشتن استرس در سطح بالا و خشم، استفاده از مواد مخدر، سوء استفاده افراد در کودکی. بزرگترین عامل خودکشی و ناآرامی شناخته شده است.
اکثریت کسانی که خودکشی می‌کنند سن شان از الی 40 سال است، بیش از 80 درصد شان با سواد و با اقتصاد خوب استند؛ که هم خانم ها و هم آقایان را شامل می‌شود.
اما تمام راه‌کار های پیشنهاد شده مثل: با فامیل بودن، استفاده نکردن از مواد مخدر، تلاش برای دسترسی به علایق شخصی، حمام کردن در حالت خشمگین بودن، رفتن به تفریح و نهایتاً داشتن اعتماد به نفس. در انگلستان کاری برای این افراد کرده نتوانست و در آخرین اقدام وزیری در امور مبارزه با خودکشی استخدام کردند.
متاسفانه برای انسان‌های امروز وقتی از خدا و قران حرف بزنی برایت برچسپ می‌زنند که از قرون وسطی(Middle Ages) استی و مچم چهارده صد سال گذشته، حالا دنیا مدرن شده. .
اما این دیگر پیداست که نداشتن ایمان به خدا و عدم شناخت از خدا، عامل اصلی ناآرامی‌ها و خودکشی ها است.
به انسان‌ باید گفته شود که جانشین خدا در روی زمین است، به این انسان‌ باید گفته شود که این حس نا امیدی و افسرده‌گی از کجا برایش پرتاپ می‌شود، به انسان ها گفته شود که بدون رابطه با خالق خود که همانا شناخت و عبادت او ج» است بپردازند، تا سر انجام به گم‌شده‌ی درونی خود که س و آرامش و خوشی است برسند.
هیچ آبی گُلِ از ریشه قطع شده را تازه نگه داشته ‌نمی‌تواند
سخت است که بدون رابطه با خالق خود تازه و خلاق ماند


1. روشن‌فکر کسی است که درد عقب‌مانده‌گی مادی و معنوی جامعه در قلبش باشد،
2. روشن‌فکر کسی است که جامعه‌ی خود را خوب می‌شناسد و می‌داند چه در کجا کند،
3. روشن‌فکر کسی است که فریب دستگاه‌های استخباراتی را نمی‌خورد، جاسوس و وطن فروش نیست،
4. روشن‌فکر کسی است که تفرقه را دوست ندارد و همه را به وحدت قلب و عمل دعوت می‌کند،
5. روشن‌فکر کسی است که خواب را بیدار، بیدار را هوشیار می‌کند،
6. روشن‌فکر کسی است که مخلص کورکورانه نیست و در کسب بینش و دانش محققانه پیش می‌رود،
7. روشن‌فکر کسی است که با ایثار جان و مال در راه آرامی بشر کار می‌کند،
8. روشن‌فکر کسی است که فراموش نمی‌کند روزی قطره‌ای از قطره‌های اسپرم بوده و خودبزرگ‌بین نیست،
9. روشن‌فکر کسی است که ارادۀ قوی در اجرای امور روزمره دارد،
10. روشن‌فکر کسی است که در کنار شنیدن صحبت کسی، دقیق نیز می‌باشد،
11. روشن‌فکر کسی است که آزادی و استقلال را دوست می‌دارد و می‌داند که رمز پیشرفت کشور‌ها است،
12. روشن‌فکر کسی است که هنگام صحبت کردن: می‌داند چی می‌گوید، به کی می‌گوید و چرا می‌گوید.
13. روشن‌فکر کسی است که درک و شعور این را دارد که بداند کی و چرا عزیزانش را می‌کُشند،
14. روشن‌فکر کسی است که به‌گونه‌ای علمی و عملی تلاش می‌کند تا که به بیداری ی و معنوی خود و اطرافیان خود بپردازد.
15. و سر انجام روشن‌فکر کسی است که این همه نظم و زیبایی را زاده‌ی تصادف ندانسته و خدای عظیم را خالق این همه هستی می‌دانند.
به‌نظر شما #روشن‌فکر_چه_کسی_است؟


هشت‌ونیم دلیل
برای #عدم_محبت_و_صمیمیت
با خویشاوندان؛ نزد بعضی از عزیزان
1. تپ و تلاش‌های مادی و تمام سال برای سِیر کردن شکم.
2. علاقه‌ی شدید و مدیریت نکردن شبکه‌های اجتماعی، گیم و دیدن بیش‌ازحد فلم و سریال.
3. شناخت‌های ناقص از خیشاوندان نزدیک‌ودور به دلایل متفاوت.
4. باور نداشتن یا نپرداختن به بُعد باطنی/معنوی انسان که باعث رشد انرژی منفی و منفی‌گرایی در فرد می‌شود.
5. جنگ، کشتار و جنایات شرم‌آور انسان‌های ناسالم و فاسد روی زمین.
6. تلاش‌های پی‌گیر و غیرعلمی برای رسیدن به آرامش فردی که در نهایت منجر به تنها بودن می‌شود.
7. بی‌محتوا بودن مجالس؛ قصه‌های بی‌معنا، فکاهی‌های ناسالم، موسیقی بلند و آزاردهنده که باعث کم‌علاقه‌گی به ادامه‌ی مهمانی‌ها می‌شود.
8. عدم درک فلسفه‌ی زنده‌گی.
8.5 خواندن با تفکر و تعمق موارد یاد شده.
ناگفته نماند که در دیگر کشور ها با تفاوت‌های نه‌چندان دور نیز چنین روایت می‌شود؛ به‌نظر شما چه‌چیز باعث کم‌علاقه‌گی انسان‌ها به هم‌دیگرشان شده است؟


- تمرین بیشتر نتیجه‌ی بهتر و سریع‌تر دارد.
- از کارهای کوچک شروع کنید، تدوین ویدیوهای طولانی در روزهای نخست شما را از این کار فرار خواهد داد.
- برای ایجاد نشدن پراگنده‌گی قبل از کار عملی پروژه‌‌ی‌تان را در قلب و مغز تان جا دهید؛ و به تدوین دست بزنید.
- به‌طور کلی تدوین سه مرحله دارد: الف) شناخت و چینش مواد خام، ب) گزینش مواد بهتر، پ) چینش حرفه‌ای.
- شناخت و چینش موادخام: در این مرحله با استفاده از یادداشت‌های تهیه‌کننده به چینش تمام موادخام (تصاویر و صداهای ضبط شده) بدون حذف پرداخته می‌شود.
- گزینش: در این مرحله قسمت‌های که درست ضبط شده، و تصاویر مناسب با صدا و نور عالی، انتخاب می‌گردد؛ اما پیوند واقعی و تخصصی این‌جا تمام نمی‌شود.
- چینش حرفه‌ای: در این مرحله نقطه‌های بُرش شده تصویر و صدا، نظر به زمان و مکان؛ برای تعریف مناسب آماده شده؛ ارزیابی و تولید می‌گردد.
- تدوین، مهارتی فنی است که نیاز به خلاقیت و نوآوری دارد پس متفاوت باشید، راه‌های که گمان می‌کنید در عالی‌شدن ویدیو شما را کمک می‌کند را امتحان کنید؛ مثل تغییر دادن نما‌ها (شات دوربین)، صداها و . .
- به هر کاری‌که می‌کنید ارزش بدهید؛ حتا اگر پروژه‌ی شما برای‌تان خوش‌آیند نباشد؛ به‌خاطر کسب درآمد و تجربه.
- اِدیت کردنِ متصل ساختن شات‌ها(نماهای دوربین) نیست، بلکه زبانی‌است که با مخاطب شما صحبت می‌کند.
- به‌خاطر رفتن از یک صحنه به صحنه‌ی دیگر و از بین بردن پَرش» تصویر از ترانسیشن Transition استفاده نمایید.
- ترانسیشن Transition یکی از زیباترین و کاربردی‌ترین جلوه‌های ویدیویی‌است که از آن در نرم افزارهای مِکس فیلم استفاده می شود.
- کلمه‌ی مِکس از لغت انگلیسی(Mix) وارد شده که به‌معنای درآمیختن است.
- کلمه‌ی تدوین از لغت انگلیسی Edit وارد شده که به‌معنای تدوین یا ویرایش می‌باشد.
- یکی از تفاوت‌های (اچ‌دی/HD) با (اچ‌دی‌وی/HDV) در کارد می‌باشد تصویر کادری اچ‌دی/ HD 16:9 است و از اچ‌دی‌وی/HDV 4:3 می‌باشد.
- لوگو ابتدا در نرم افزارهایی مانند فتوشاپ و ایلوستریتور طراحی می‌شود. سپس با نرم افزارهایی مانند تری‌دی مکس به مُدل تبدیل شده و وارد برنامه‌ی افترافکتس می‌شود و از آن‌جا وارد دیگر نرم‌افزارهای تدوین می‌شود.
- ساختن یک ویدیو، سه مرحله دارد: پیش تولید، تولید، پس‌ازتولید.
- پیش از تولید عبارت از مرحله‌ی است که برنامه‌ریزی برای انجام ضبط فیلم یا نقشه‌ی راه می‌شود، شناخت کُلی در مورد طرح، هزینه‌ی تولید، نام‌برنامه، گرافیک، چاپ، انتخاب موقعیت، دیکوریشن، زمان ضبط و . تا وارد شدن مرحله تولید شویم.
- تولید عبارت از مرحله‌ی انجام آن‌چه تصور می‌کنیم است در فیلم و برنامه‌های تلویزیونی بزرگ‌تر مسایل مانند: موقعیت فیلمبرداری، انتخاب صحنه و رعایت قوانین فیلم‌برداری مانند نورپردازی، ترکیب‌بندی، کادربندی و… رعایت می‌گردد؛ هم‌چنان گروه‌کاری در مرحله تولید می‌باشند از جمله دایرکتر، مُجریان، فیلم‌برداران، نورپردازان، عکاسان، تهیه‌کننده‌گان . کار می‌کنند؛ و درنهایت نریشن یا صدای‌استدیویی هم ضبط شده و این مرحله تمام می‌شود.
- مرحله‌ی پس‌ازتولید، وقتی کار تولید تمام شد، موادخام(شامل تمام صداها و فیلم‌های ضبط شده) مورد بازبینی قرار می‌گیرد و به‌دست تدوین‌گر داده‌ می‌شود نباید فراموش کرد که تدوین‌گر تهیه‌کننده نهایی‌است پس باید از نظر فکری با تهیه‌کننده‌ی اصلی نزدیک باشد یا با همکاری با تهیه‌کننده به تدوین پرداخته شود تا از سانسور و اشتباه جلوگیری شود؛ و همان هدف را که تهیه‌کننده از تولید ویدیو برای مخاطب دارد آماده شود.
- کار تدوین‌گر ابعاد متفاوتی دارد اما باید صبور باشد و کارها را در زمان مناسب ساخته و تحویل دهد؛ در این شغل مهارت فنی، تجربه و خلاقیت مهم است نه مدرک تحصیلی.
- از چوکی راحت، عینک کمپیوتری، هدست(گوشکی) مناسب استفاده کنید؛ تا سرحال و سالم بمانید.


یکی از مهم‌ترین عوامل یاد فراموشی، پرگنده‌گی و آشیفته‌گی؛ آلوده‌گی در شهوت است.
پس چه باید کرد؟
- ورزش
- مدیریت غذا و نوشیده‌نی(از چربی وانرژی بسیار زیاد)
- مدیریت چشم و گوش(از تصاویر و صداهای شهوت‌زا)
- و.
تو را باد و دَمِ #شَهوت #رُبایَد
نه ما که کَهْرُبایِ #عقل و #جانیم (مولانا)


امروزه در جهان شایسته سالاری در #آزمون‌ها اهمیت چندانی ندارد بلکه جایش را به شایسته سالاری #استعدادها داده است.
یعنی این مهم نیست که شما چقدر پرسش را در آزمون پاسخ می‌دهید مهم این است که شما چگونه دانش‌تان را در زنده‌گی عملی به کار می‌برید؛ به گونه‌ای که بشر از آن سود ببرد.
یکی از دغدغه‌های مهم برای دانشگاهیان به ویژه در افغانستان چگونه‌گی استفاده از محتوای آموزشی در زنده‌گی عملی است.
#_انستیتوت_Heartmath بهترین مقالات را پیرامون این مسئله دارد.
از جمله این مقاله که در مورد ارتباطات قلب و مغر است.
https://www.heartmath.org/…/scie…/heart-brain-communication/
اگرچه من زبان انگلیسی را اکادمیک زیاد آشنایی ندارم اما برایم جالب و مفید بود. :)
#heartmath
#Heart_Brain_Communication
 


- گویند: هر کتابی ارزش یک‌بار خواندن را دارد». به نظرم اشتباه است، هر کتابی را با خردمندی و هوشیاری باید برگزید و مطالعه کرد، زیرا فرصت به مرور همه کتاب‌های نوشته شده نداریم.
- قبل از خواندن کتاب، شناخت در بارۀ نویسنده آن امر مهم است، تفکرات، گرایش‌ها، توانایی، زنده‌گی اجتماعی. نویسنده در نوشتن کتاب نقش بسزایی دارد.
- هر چیز خوری، باعث آزار شکم ما می‌شود؛ هرچیز خوانی منجر به تخریب شخصیت ما خواهد شد، برای فهم دقیق از مطالب، از زاویه‌های گونه‌گون و طرز دیدهای متفاوت مطالعه شود بهتر است.
- با رویکرد خوش‌باورانه یاهم غرض‌آلود نباید مطالعه کرد؛ نترس باشیم و محققانه به مطالعه خود بپردازیم.


زمزمه‌های آن‌لاین شدن درس‌های دانشگاه‌ها است، از این که انترنت و برق افغانستان مزه‌اش نیست، روش بهتر این است که درس‌ها ضبط شده و روی پلت‌فارم‌های خاص گذاشته شود و دانشجویان هر وقت که فرصت و امکانات مناسب را یافتند به درس خود مراجعه کنند.

فکر می‌کنم وقتی قرنطینه باشد، در خانه به جز لپ‌تاپ، موبایل هوشمند، چای و چاکلیت زیاد امکانات در دسترس نباشد پس با رعایت مراحل و نکته‌های ذیل می‌توان به کیفیت ویدیوهای آموزشی خود افزود.

  1. طرح ویدیوی آموزشی
  • محتوای درس طوری باشد که زمان لکچر ضبط شده زیاد نشود.
  • از سلاید برای تجزیه محتوا و آموزش مؤثر بهره ببرید.
  • سلایدهای درس پر از متن نشود و از عکس، برای زنده ساختن سلاید ها استفاده کنید.
  • از فونت‌های قشنگ استفاده باید کرد.
  • نام‌گذاری خاصی را برای ویدیوهای آموزشی خود ایجاد کنید. مثلا: (تیوری‌های جامعه‌شناسی، سمستر سوم جلسه هشتم) یا به انگلیسی (Sociological Theory _ Semester 3 _ lessen 8 ) یا مخفف  (ST_3th_l8) و هر قسمی دیگر که دوست‌دارید نام‌گذاری کنید اما باید تسلسل داشته باشد.

2. ضبط ویدیوی آموزشی

  • خوب است که جزئیات لکچر را نوشته کرد بخاطر که چیزی‌ در وقت ضبط درس فراموش ما نشود.
  • بهتر است یک درس را در دو سه قسمت ضبط کنید تا دانلود و آپلود آن آسان شود.
  • اگر از خودتان در جریان لکچر دادن با وب‌کم ویدیو می‌گیرید، مکانِ را دریابید که نور مناسب داشته باشد هیچ وقت نور مناسب را فدای پس‌زمینه (Background) نکنید، اما پس‌زمینه هم مهم است. وب‌کم را موازی با چشم‌ها قرار دهید تا تصویر تان زاویه نگیرد.
  • صدا روح ویدیو است. اگر مایک لپ‌تاب تان صدا را خوب ضبط نمی کند می‌شود که از مایک اضافی و یا از مایک تلفن خود استفاده کنید. صدا را با تلفن ضبط و در نرم افزار ویرایش ویدیو دوباره یکجا کنید.
  • بخاطر جلوگیری از انعکاس و پرازیت صدا، مکان آرام را دریابید بخاطر این کار چند جای را به طور امتحانی انتخاب و مکان مناسب را گزینش کنید.
  • هر آپلیکشن که دوست دارید برای ضبط ویدیوی آموزشی استفاده کنید. پیشنهاد من نرم‌افزار (AVS Video Editor ) این نرم افزار  ویدیوها را به کیفیت HD ضبط می‌کند و در هر کمپیوتر عامل ویندوز کار می‌کند.
  1. ویرایش ویدیوی آموزشی
  • کار با نرم افزارAVS Video Editor  خیلی ساده است، نرم‌افزار را دانلود کنید و روی کمپوتر خود نصب کنید.
  •  ویدیو را با کیفیت HD  و فارمت MP4 تولید کنید.
  • با استفاده از یادداشت‌های خود قسمت‌های درست ضبط شده را انتخاب و باقی مانده را حذف کنید.
  • آموزش ویرایش ویدیو در یوتیوب وجود دارد در صورت نیاز دیدن کنید.
  1. نشر ویدیوی آموزشی
  • پس از تولید چند قسمت از دوره آموزشی به نشر آن اقدام کنید.
  • نام‌گذاری را خیلی دقت کنید.
  • پلت‌فارم که انتخاب می‌کنید را امتحان کنید.
  • .

نکته: ساختن فلم آموزشی کار دشوار است و نیاز به تمرین دارد، پس از دو سه ویدیو خیلی برای شما ساده خواهد شد، این رهنمایی کلی است و فقط برای امکانات ناچیز طراحی شده، اما اگر قصد ویدیوهای با کیفیت‌تر داشته باشید نکات تخصصی دیگر را باید در نظر گرفت.

 


فکر می‌کنم شما هم مثل من از دیدن مستند لذت می‌برید، مستندها دانش‌ ما را بلند می‌برد و بینش ما را بزرگ می‌سازد؛ سالانه هزاران مستند در سراسر جهان با نگاه‌های متفاوت و اهداف فراوان در سبک‌های گوناگون ساخته می‌شود با این حال من برای شما شش مستند دیدنی به زبان فارسی را معرفی می‌کنم تا از رخصتی‌های کرونایی» استفاده بهتر نمایید. ناگفته نماند که در انتخاب این مستندها هیچ عامل جز زوق خودم نقش ندارد.

مستند سیاره آبی دو» یک مجموعه مستند طبعیت است، در این مجموعه به زنده‌گی در زیر آب‌های اقیانوس و موجودات رنگارنگ آبی پرداخته شده است. اگر به دیدن یک مجموعه‌ی طولانی علاقه ندارید، حرفی ندارد؛ تنها قسمت آخر آن تاثیر بشر به زیستگاه دریایی» و پشت صحنه‌های جذاب، مراحل فلمبرداری. را از دست ندهید. انسان با دیدن این مستند به وجود طراح و خالق برای زمین بیشتر باورمند می‌شود و با اندیشیدن به آن آرامش لذت بخشی برایش رخ می‌دهد. کاری از شبکه بی بی سی.

مستند رنگ انار» از جریان سفر گروهی خبرنگاران به ارمنستان است در این مستند به شگفتی‌های دیدنی ارمنستان و مکان‌های تاریخی آن پرداخته شده است کاری از سعید رسولی، پس از دیدن این مستند زیاد علاقه دارم به ارمنستان بروم.

مستند روزهای آزادی» یک مجموعه از مستند با چرایی جنگ و کشتار‌‌» در کشورهای متفاوت جهان است، قسمت نهم این مجموعه به افغانستان اختصاص داده شده است. کاری از وحید فرجی» در شبکه مستند است.

مستند بامیکا» در باره ولایت بامیان، در این مستند بامیان به عنوان قلب آرام افغانستان خوانده شده و به مردم، سینما، امنیت، ورزش و مکان‌های دیدنی آن پرداخته شده است. کاری از شاه‌پور فرهنمد در شبکه آریانا نیوز است. شاه‌پور فرهنمد پس از تولید این مستند دو سال پی‌هم به عنوان خبرنگار سال افغانستان انتخاب شد.

مستند نورستان» در این مستند به بخش‌های گوناگون و بسیار دور دست ولایت نورستان در شرق افغانستان پرداخته شده است، کاری از شریف امیری در شبکه طلوع‌نیوز است. با دیدن این مستند خواهید دانست که چگونه فرهنگ نورستان تحول کرده و با شگفتی‌های این ولایت آشنا خواهید شد.

مستند به روایت خنجر» در این مستند به چگونه‌گی تغییر افکار عامه جهانی با نشر پروپاگندا توسط گروه‌های تروریستی بحث شده است. تکنیک‌های که آنها در شبکه‌های اجتماعی برای جذب مخاطب به‌کار ‌برده اند شیطانی و جگرخون کننده است. مستند کاری از آقای حنیف شهپرراد» به همکاری و استیو رز» منتقد رومه‌ی گاردین و چند کارشناس دیگر ساخته شده است.

#گپک:هر کدام این مستندها را دوست داشتید کُمِنت کنید که برایتان ارسال کنم؟ و اگر این کار خوش تان آمده بگوید که برایتان سریال‌ها و فلم‌های دیدنی دیگر هم معرفی کنم.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها